اگرچه معمولاً در تحقیقات مربوط به علوم اسلامی مراجعه به لغتنامههای عربی نیازهای ما را برآورده میسازد، ولی در برخی از تحقیقات لازم است به لغتنامههای فارسی نیز مراجعه شود. قدیمیترین لغتنامۀ فارسی به فارسی، رسالۀ لغتنامه، تألیف علی بن احمد اسدی طوسی است، که به فرهنگ یا لغت فرس اسدی شهرت دارد. این کتاب بین سالهای 458 تا 465 هجری نگاشته شده است. پس از آن نیز لغتنامههای متعددی مانند صحاح الفرس، فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، فرهنگ نظام و مانند آن نگاشته و منتشر شده است.
در دورههای اخیر نیز فرهنگهای متعددی نگاشته شده که از میان آن میتوان به فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ معین و لغتنامۀ دهخدا به عنوان مهمترین لغتنامههای فارسی اشاره کرد. مرحوم حسن عمید با هدف تدوین فرهنگی دهجلدی کار خود را آغاز کرد اما اجل چنین فرصتی را به او نداد. یادداشتهای آن مرحوم در سه جلد با عنوان فرهنگ فارسی عمید منتشر شد. این مجموعه با وجود حجم کم، دارای اطلاعات متنوع در مورد واژهها و ویژگیهای ارزشمند علمی است. دکتر محمد معین نیز مدت بیست سال از عمر خود را صرف تألیف فرهنگ معین کرد و در تدوین آن از همکاری دانشمندان و محققان برجسته بهره برد. این مجموعه در شش جلد منتشر شده و از سه بخش لغات، ترکیبات خارجی و اعلام تشکیل شده است.
اما مراجعه به لغتنامۀ دهخدا به عنوان کاملترین و مفیدترین لغتنامۀ فارسی محقق را از مراجعه به اکثر منابع لغت بینیاز میکند. این لغتنامۀ بزرگ و ارزشمند با همت علی اکبر دهخدا و تلاش تعداد زیادی از اساتید و دانشمندان ایرانی بنا نهاده شد و با تأسیس بنیاد لغتنامۀ دهخدا زیر نظر دانشگاه تهران تکمیل گشت. توضیحات مفصل، شواهد فراوان و در بر داشتن اطلاعات گوناگونی چون اعلام، این لغتنامه را به یک دائرة المعارف کاربردی نزدیک ساخته است.