از اخلاق رایانش تا رایانش اخلاقی، جی. وَن دِن هاون و جی. لوخورست، علیرضا ثقهالاسلامی
http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?view=article&catid=20%3Amag-4&id=368%3A1390-05-03-15-39-49&format=pdf&option=com_content&Itemid=30
از اخلاق رایانش تا رایانش اخلاقی
جی. وَن دِن هاون و جی. لوخورست
علیرضا ثقهالاسلامی
یکی از دغدغههای مهم محققان اخلاق رایانش و اطلاعات این است که "آیا میتوان کامپیوترها و سیستمهایی اطلاعاتی را طراحی کرد که خود برخوردار از پردازشهایی اخلاقی باشند؟" از مواضع گوناگون مطرح در دو حوزهی اخلاقشناسی و علوم رایانشی، پاسخهای متعددی میتوان به این پرسش داد. یکی از این مواضع در حوزهی علوم رایانشی، تلاش در جهت بهکارگیری منطقهای صوری بدیل برای تحقق پردازشهای رایانشی اخلاقی است. به بیانی دیگر، اگر در یک کامپیوتر پایینیترین لایه از پردازشهای رایانشی را لایهی منطقی این پردازشها تصور کنیم، بهنظر میرسد با بهکارگیری منطقهای صوری بدیلی همچون منطق تکلیف در این لایه از پردازشها، میتوان انتظار پردازشهای رایانشی اخلاقی در کامپیوتر مذکور را داشت. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است ایدهای برای طراحی کامپیوترها و سیستمهای اطلاعاتی با پردازشهای اخلاقی و به عبارتی سادهتر، الگویی منطقی برای طراحی کامپیوترها و سیستمهای اطلاعاتی اخلاقمدار ارائه شود. این الگو، ترکیبی از سه منطق میباشد: منطق تکلیف، منطق معرفتی و منطق کنش که آن را الگوی منطقی تکلیف/ معرفتی/ کنش یا DEAL مینامیم. مقاله ذیل با معرفی مهمترین چالشهای اخلاقی ناشی از تکنولوژیهای اطلاعاتی و رایانشی آغاز میشود: مالکیت معنوی در اطلاعات، حریم خصوصی و حفاظت از دادهها، دسترسی یکسان به اطلاعات، و مسؤولیتپذیری در برابر طراحی و استفاده از سیستمهای اطلاعاتی. سپس، هر یک از چالشهای اخلاقی مذکور در قالب گزارههایی غیرصوری تنسیق و تنظیم میشوند. در ادامهی مقاله، گزارههای مذکور در قالب الگوی صوری و منطقی DEAL و با استفاده از عملگرهای منطقی این الگو صورتبندی میشوند. در نتیجه، نشان داده میشود که گزارههای اخلاقی صوری شده مبتنی بر الگوی منطقی DEAL، قابلیت بهکارگیری در سیستمهای اطلاعاتی و رایانشی را دارند، آنچنان که اگر چنین ایدهای تحقق بیابد به نظر میرسد امکان طراحی کامپیوترها و سیستمهای اطلاعاتی اخلاقمدار چندان هم دور از انتظار نیست.
مقدمه
در ابتدای دهه 1980، فیلسوفان، دانشمندان علوم کامپیوتر و حقوقدانان به طور نظاممندی تأمل درباره مسائل اخلاقی مطرح در علوم و فنون رایانشی را آغاز نمودند(جانسون 1985؛ مور 1985؛ باینوم 1985). عمده مسائل مورد بحث در آن زمان، همچنان در دستور کار تحقیقات امروزی است؛ مواردی از قبیل حریم خصوصی و حفاظت از دادهها4، مالکیت معنوی در اطلاعات5، مسؤولیتپذیری در برابر طراحی و استفاده از نظامهای اطلاعاتی6، دسترسی یکسان به اطلاعات.7 علاوه بر روشهای سنتیتر در بررسی اخلاقی چنین مسائلی، تلاشهای متعددی به منظور بهرهمندی برنامههای کامپیوتری و سیستمهای اطلاعاتی انجام گرفته است تا استدلال اخلاقی را پشتیبانی نموده و ما را در شناخت رفتار اخلاقی یاری رساند. اگر این تلاشها را موفقیتآمیز برشمریم، دور کامل و شگفتانگیزی را شاهد هستیم؛ تکنولوژی کامپیوتری به یاری دست و پنجه نرم کردن با مسائلی اخلاقی به چالشهایی میپردازد که این خود از تکنولوژی کامپیوتری ناشی میشود؛ اخلاق کامپیوتر تأمینی توسط کامپیوتر8. در این راستا پروژههای تحقیقاتی گوناگونی میتواند مشخص گردد: اولا، نظریه بازیها به کمک کامپیوتر(دانیلسون، 1992)، علوم شناختی کاربردی(گولدمن، 1993)، و تحقیقات هوش مصنوعی(مثلا نگاه کنید به کاستِلفرانچی، 2000) ما را یاری میکند به شناخت بهتری از رفتار اخلاقی، منشاء، دینامیک و عقلانیت آن دست یابیم. ثانیا، کامپیوتر با پشتیبانی از فهرستهای بازبینی9 و سیستمهای پشتیبان تصمیم10 در موارد دشوار و خارج از حوزه تکنولوژی اطلاعات، تصمیمگیران اخلاقی را کمک مینماید(گوتربارن و راجرسون، 1999). ثالثا، ابزارهای چندرسانهای ما را در مطالعه و آموزش مسائل زندگی واقعی11 یاری میرسانند. سرانجام این که سیستمهای کامپیوتری برای پیادهسازی و اجرای استدلال تکلیفی12 (لی، 1992) در مسائل حقوقی و تجارتی بهکار گرفته میشوند. مدلهای تکلیفی13 و برنامههای کامپیوتری ممکن است برای استفاده در بسیاری از تنگناهای تکلیفی14 در رابطه با پیمانها و قراردادهای الکترونیکی(خرید و فروش، اسناد اعتباری و معاهدهای) در تجارت و بازرگانی الکترونیکی، ما را یاری رسانند(تَن، 2000).
به نظر میرسد مسائل اخلاقی در رایانش و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، مشترکات کمی دارند. این مسائل از مطلوبیت امتیاز انحصاری نرمافزار تا مقبولیت قانون مناسب ارتباطات، از نیاز به حریم ژنتیکی تا چشماندازهای مردمسالاری الکترونیکی15، و از سرقت هویّت تا انتخاب نام دامنههای سطح بالا گسترش مییابند. به هر حال در زبان اخلاقی مورد استفاده برای تشریح مسائل اخلاقی مطرح در جامعهای اطلاعاتی و سخن گفتن درباره آنها، مشترکاتی وجود دارد. در این مقاله ابتدا باید توصیف و تحلیلی غیرصوری از مشترکات گفتمان اخلاقی مسائل موجود در حوزه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات فراهم آوریم(قسمت اول مقاله)، دوم برای این نوع گفتمان اخلاقی، مدلی منطقی(DEAL) ارائه میکنیم که در آن از تحقیقات اخیر در حوزه منطقهای تکلیف، معرفتی و کنش بهره میبریم(قسمت دوم مقاله)، و سوم نشان میدهیم که(با تهیه و تنظیم تحقیقات اخیر در پیادهسازی کامپیوتری منطق موجهات) چگونه سیستمهای اطلاعاتی میتوانند در جهت انجام صوریسازی پیشنهادی توسعه یابند(قسمت سوم مقاله).
1) مسائل اخلاقی و تکنولوژی اطلاعات
1-1) مالکیت معنوی
پرسش محوری در حوزه مالکیت معنوی به توجیه حقوق مالکیت معنوی مربوط میشود، به طور خاص با این پرسش که "چرا حقوق مالکیت معنوی به هر حال بایستی وجود داشته باشد، چگونه میتوانیم گسترهاش را بنا نماییم و در حمایت از بهکارگیریاش در موارد خاص استدلال کنیم؟ چگونه مالکیت اطلاعات(و نرمافزار)، محدودیت در استفاده آزادانه دیگران از اطلاعات(و نرمافزار) مربوطه را برای دارنده این حقوق توجیه میکند؟" بخش دیگری از مباحث مالکیت معنوی به پرسشهای کاربردیتری مربوط میشود، از قبیل "چگونه حقوق مالکیت معنوی در قوانین، مقررات و مؤسسههای اجتماعی به طور مناسب اظهار میشود؟"
حقوق مالکیت اطلاعات برای حفاظت از اطلاعات، محدودیتهایی اخلاقی را بر فعالیتهای دیگران ایجاد میکند:
(الف) اگر حسن در بخش خاصی از اطلاعات Xاز حق مالکیت معنوی برخوردار باشد، آنگاه حسین برای دسترسی، پردازش و انتشار اطلاعات X بایستی از حسن اجازه بگیرد.
1-2) حریم خصوصی و حفاظت از دادهها
مبحث حریم خصوصی و حفاظت از دادهها به توجیه دعاوی مطرح درباره دسترسی محدود به اطلاعات شخصی مربوط میشود. بر این اساس، زمینههای اخلاقی گوناگونی وجود دارند و شخص میتواند نتیجه بگیرد که برای انتشار، پردازش و دسترسی به اطلاعات شخصی بایستی محدودیتهایی اِعمال شود. یک روش برای شناخت حقوق حفاظت از دادهها این است که گفته شود حقوق حفاظت از دادهها، محدودیتهایی اخلاقی بر مواردی هستند که اشخاص ممکن است بر اطلاعات شخصی افراد اِعمال نمایند.
(ب) اگر اطلاعات X درباره حسن باشد و اگر حسین برخوردار از اطلاعات X نباشد، آنگاه حسین برای دسترسی به اطلاعات X بدون رضایت حسن مجاز نیست. اگر حسین برخوردار از اطلاعات X باشد، آنگاه وی بدون رضایت حسن مجاز به پردازش و انتشار اطلاعات مذکور نیست.
اگر حسین به دسترسی، پردازش و انتشار اطلاعات X تمایل دارد، بایستی از حسن اجازه بگیرد. حسین برای عرضه اطلاعات X به دیگران مختار نیست. بنابراین به وی و دیگران اجازه آگاهی از اطلاعات X بدون رضایت شخصی که اطلاعات X مربوط به وی میباشد، داده نمیشود.
1-3) دسترسی یکسان
پرسش محوری در این مباحث معمولا تحت عناوین "شکاف میان برخورداری از اطلاعات و عدم برخورداری از اطلاعات" یا "شکاف دیجیتالی" 16 قرار میگیرد، بدین معنی که برخی(از انواع) اطلاعات X نزد افراد آنچنان مهم است که اشخاص و آژانسهایی وظیفه دارند تلاش نمایند تا آنجا که به دسترسی و دستیابی به اطلاعات X مربوط میشود، با افراد به طور یکسان رفتار گردد. دسترسی به اطلاعات X بایستی به طور منصفانه توزیع شود. این امر به وظایف مربوط به سهم حاکمیت اشاره دارد، مثلا تأمین اطلاعات X برای تمامی شهروندان و حذف موانعی که ممکن است شهروندان خاصی را از دسترسی به اطلاعات X باز دارد، و یا این که اگر کسی حق آگاهی از امری را دارد، آنگاه همه افراد از این حق آگاهی برخوردار هستند. مسأله دسترسی یکسان بیان دارد: (ج) اگر A از اطلاعات X مطلع شود، آنگاه همه بایستی از اطلاعات X مطلع گردند.
1-4) مسؤولیتپذیری و اطلاعات
تکنولوژی اطلاعات از طریق ابزارهایی امکان پردازش اطلاعات، دسترسی به دانش، و تهیه دادهها را برایمان میسر مینماید. همچنان با همراهی تکنولوژیهای دیگر، این واقعیت وجود دارد که گسترش دامنه فعالیتهایمان منجر به پرسشهایی اخلاقی میشود. مباحث درباره تکنولوژیهای تولید مثل و هستهای حول این پرسش میگردد که آیا آنچه بایستی انجام دهیم همان چیزی است که در این حوزهها میتوانیم مطابق اصول فنی انجام دهیم؟ تکنولوژی اطلاعات توجهمان را به پرسشهایی در فصل مشترک عاملیّت، اخلاقیات و معرفتشناسی معطوف میدارد. آیا در برابر آنچه ما و دیگران به آن آگاهی یا باور داریم(یا نداریم) مسؤول هستیم؟ آیا همچنین در قبال طراحی مصنوعات فکری و الکترونیکیمان و نرمافزاری که به عنوان رویهای ظنّی17 به طور مؤثر کار میکند، مسؤول هستیم؟ آیا در برابر این که دیگران امور معینی را در شرایط معینی باور کنند، مسؤولیت داریم؟
(د) اگر حسن درخصوص اطلاعات X مسؤولیت داشته باشد، آنگاه وظیفه دارد کاری انجام دهد که افراد معینی به اطلاعات X دسترسی داشته باشند.
1-5) صورت کلی عبارتهای اخلاقی مرتبط با فعالیتهای اطلاعاتی
جملات ذیل را ملاحظه نمایید:
1. A، B را مطلع میکند
2. A به B میگوید که p
3. A اجازه میدهد به B آگاهی یابد که p
4. A دانش خود را درباره p به اشتراک میگذارد با B
5. A، B را مطلع میکند درباره p
6. A پیغامی مبنی بر این که p ارسال میکند به B
7. ارتباطات A با B نشان میدهد که p
صورت کلی جملات 1 تا 7 میتواند به صورت ذیل ارائه شود:
• عامل A در زمینه اطلاعاتی C کاری(/تلاش) میکند که عامل B باور کند که p،18 یا
• A، B را مطلع میکند که X 19
محدودیتهای اخلاقی و حقوقی در زمینههای اطلاعاتی میتواند در تِرمهای(/اصطلاحهای) کلی ذیل اظهار شود:
• A موظف است(نیست) یا مجاز است(نیست) تا کاری(/تلاش) کند که B آگاهی یابد که p 20
در این نوع جملات سه مؤلفه مفهومی وجود دارند:
این واژگان برای اِعمال گفتوگوی اخلاقی درباره فعالیتهای مرتبط با اطلاعات استفاده شده و ضرورت مییابد، بدینگونه شامل موارد ذیل است:
1. عاملها38
2. زمینههای اطلاعاتی39
3. فعلهای اطلاعاتی(نمونهها)40
4. کنشهای اطلاعاتی(انواع: دسترسی، پردازش، انتشار)41
5. محتوای اطلاعاتی: گزارهها42
6. روابط اطلاعاتی میان عاملها43
7. تنگناهای تکلیفی(کنشهای اطلاعاتی در عاملهای مستقر) بر روابط اطلاعاتی
8. توجیهات اخلاقی صریح و ضمنی برای تنگناهای تکلیفی
9. عملگرهای تکلیفی(وظیفه و اجازه) برای اِعمال تنگناهای تکلیفی
10. عملگرهای معرفتی و ظنّی(آگاهی و باور) برای اِعمال حالات شناختی در عاملها
11. عملگرهای کنش(کاری میکند که) برای اِعمال کنشها در عاملها
در قسمت بعد، به طور مختصر اشاره میکنیم که این مفاهیم تا چه اندازه در تِرمهای منطقی مورد مطالعه قرار میگیرند.
2) منطق تکلیف/ معرفتی/ کنش
در منطق تکلیف/ معرفتی/ کنش یا DEAL 44، سه کلاس مفاهیم وجود دارد که نقشی ضروری در نوع گفتمان مورد نظرمان دارند: مفاهیم تکلیفی، مفاهیم معرفتی و مفاهیم مرتبط با کنش. هر سه کلاس مفاهیم مذکور در منطق فلسفی به طور جدّی مورد مطالعه قرار میگیرند.
2-1) منطق تکلیف
منطق تکلیف45، منطق عباراتی درباره وظیفه46، اجازه47 و ممانعت48 است. منطق تکلیف در حدود 75 سال پیشینه دارد و به طور گسترده در علوم کامپیوتر بهکار گرفته میشود(مِیر و وِرینگا، 1993).
منطق تکلیف یک عملگر پایه دارد: O("موظف است که"). O زنجیره درستساخت A را به زنجیره درستساخت OA تبدیل میکند. مثلا: اگر A نمایاننده"حسن بهخاطر چراغ قرمز راهنمایی ایستاد" باشد، آنگاه OA نمایاننده "موظف است که حسن بهخاطر چراغ قرمز راهنمایی بیایستد" میباشد.
مفاهیم تکلیفی متعدد دیگری میتوانند برحسب O بهسادگی تعریف شوند:
• PA ("مجاز است که A") = ¬O ¬A
• FA ("ممنوع است که A") = O ¬A
منطق تکلیف استاندارد از اصول و قوانین استنتاج ذیل برخوردار است:
1. تمامی راستگوییهای کلاسیک
2. O(A ه B) ه (OA ه OB)
3. OA ه PA (وظیفه مستلزم اجازه است)
4. اگر A و A ه B قضیه باشند، آنگاه B را نتیجه میدهند (وضع مقدم)
5. اگر A قضیه باشد، آنگاه OA قضیه است
منطق تکلیف استاندارد، انشعابی از منطق موجهات بوده و از نوع معناشناسی یکسانی برخوردار است(مثلا معناشناسی سبک کریپکی که با دستیابی روابط میان جهانهای ممکن مشخص میشود).
2-2) منطق معرفتی
منطق معرفتی،49 منطق عباراتی دربارهی آگاهی(/دانش)50 و باور51 است. در حدود 40 سال سابقه داشته و به طور گسترده در علوم کامپیوتر بهکار گرفته میشود(مِیر و ون دِن هوک، 1995؛ فاگین، هالپِرن، موسِز و واردی، 1995).
منطق معرفتی دو عملگر پایه دارد که نمیتوانند برحسب یکدیگر تعریف شوند و عبارتند از:
• Ka ("عامل a آگاهی دارد که")
• Ba ("عامل a باور دارد که").
مشابه O، Ka و Ba زنجیرههای درستساخت را به زنجیرههای درستساخت دیگری تبدیل میکند. مثلا، بار دیگر فرض کنید که A نمایاننده "حسن بهخاطر چراغ قرمز راهنمایی ایستاد" باشد، آنگاه Ka A نمایاننده "عامل a آگاهی دارد که حسن بهخاطر چراغ قرمز راهنمایی ایستاد" میباشد، در حالی که Ba A نمایاننده "عامل a باور دارد که حسن بهخاطر چراغ قرمز راهنمایی ایستاد" میباشد.
منطق معرفتی استاندارد از اصول و قوانین استنتاج ذیل برخوردار است:
1. تمامی راستگوییهای کلاسیک
2. Ka (A - B) - (Ka A - Ka B)
3. Ba (A - B) - (Ba A - Ba B)
4. Ka A -Ba A (آگاهی مستلزم باور است)
5. Ka - A (آگاهی متضمن صدق است)
6. Ka A - Ka Ka A, Ka A - Ka ¬Ka A (اختیاری)
7. Ba A - Ba Ba A, Ba A - Ba ¬Ba A (اختیاری)
8. اگر A و A - B قضیه باشند، آنگاه B را نتیجه میدهند(وضع مقدم)
9. اگر A قضیه باشد، آنگاه Ka A قضیه است
منطق معرفتی استاندارد، انشعابی از منطق موجهات بوده و از نوع معناشناسی یکسانی برخوردار است(مثلا معناشناسی سبک کریپکی که با دستیابی روابط میان جهانهای ممکن مشخص میشود).
2-3) منطق کنش
منطق کنش52 به ویژگیهای منطقی عباراتی درباره کنش مربوط میشود. این انشعاب منطق قریب 50 سال از عمرش میگذرد، اما بیشترین توسعه قابل توجه را اخیرا داشته است(بِلناپ، پِرلوف و سو، 2001). منطق کنش در علوم کامپیوتر مورد استفاده قرار میگیرد(مثلا در منطق دینامیک)، اما آخرین این توسعهها در منطق فلسفی هنوز در این حوزه بهکار گرفته نشده است.
عملگر پایه در منطق کنش(مورد مطالعهی بِلناپ، پِرلوف و سو، 2001) Stit ("کاری[/تلاش] کن که") میباشد. Stit عملگـــری است که تِرم a و زنجیـــره درستساخت A را به زنجیـــره درستساخت[a Stit: A] تبدیل میکند. مثلا، اگر a تِرمی(نشاندهنده عامل a) باشد و A نمایاننده "روشنایی، on است" باشد، آنگاه[a Stit: A] نمایاننده "عامل a کاری میکند که روشنایی، on باشد" ("a روشنایی را به on وصل میکند") میباشد.
منطق Stit ممکن است به صورت ذیل اصلگذاری شود(بِلناپ، پِرلوف و سو، 2001، فصل 15). ما صرفا نمونه عامل منفرد و بدون اصطلاحا "busy beaver"ها53 را بررسی میکنیم. تعریفها عبارتند از:
• Aa = A & ¬[a Stit: A] و
• T = A v ¬A
منطق کنش استاندارد از اصول و قوانین استنتاج ذیل برخوردار است:
1. تمامی راستگوییهای کلاسیک
2. [a Stit: T]
3. [a Stit: A] - A
4. [a Stit: A] - [a Stit: [a Stit: A]]
5. [a Stit: A] & [a Stit: B] - [a Stit: A & B]
6. [a Stit: [a Stit: A] & B] - [a Stit: A & B]
7. [a Stit: A & B] & ¬[a Stit: B] - [a Stit: A & Ba]
8. [a Stit: [a Stit: A & B] & Ba] - [a Stit: [ a Stit: A] & Ba]
9. [a Stit: A] - [a Stit: A & Ba] v [a Stit: A & [a Stit: A & Ba]]
10.[a Stit: [a Stit: A & [a Stit: B & [a Stit: B & Ca]]] & Ca] - [a Stit: B]
11.[a Stit: A] - [a Stit: [a Stit: [a Stit: A]]]
12. اگر A و A ه B قضیه باشند، آنگاه B را نتیجه میدهند (وضع مقدم)
13. اگر A ه B قضیه باشد، آنگاه [a Stit: A] ه [a Stit: B] قضیه است
گستـرشها نیز نسبـت به عاملهای چندگانه(عامل مشترک) مطالعه میشود. فرض کنیدa ه b ه ¬[a Stit: [b Stit: A]] به طور خاص در این زمینه مورد توجه است: عامل a نمیتواند کاری کند که عامل متفاوت b کاری کند که A(اگر a برای داشتن موردی خواهان A باشد، بایستی خود این امر را تأمین کند).
منطق Stit به نحو شگفتانگیزی غنی است، خصوصاً وقتی که با مفاهیم زمانی ترکیب میشود. برخی از این نمونهها عبارتند از(بِلناپ، پِرلوف و سو، 2001، فصل 9):
1. توان برخورداری54 از [a Stit: Q] همارز امکان برخوردار شدن55 نیست: [a Stit: Q]
2. اگر شخصی وضعیت اموری56 را ملاحظه کند، آنگاه ممکن است برخوردار از وضعیت اموری باشد که احراز نشده است(در بسیاری موارد).
3. اگرa کاری انجام دهد، آنگاه ممکن است طور دیگری بوده باشد؛ یعنی، ممکن است a آن را انجام نداده باشد.
4. هیچ خوانشی از "این واقعیت که شخصی نمیتواند از انجام کاری که شرط کافی آن برایش تحقق یافته است، اجتناب کند" وجود ندارد که بر این اساس ادعا کند جالب و صادق است.
5. نامعتبر: "در قبال وضعیت اموری مسؤول بودن مستلزم آن است که این امکان بایستی برایمان وجود داشته باشد که در برابر فقدانش مسؤول باشیم."
6. نامعتبر: "اگر a چیزی را ملاحظه کرده باشد، آنگاه a میتواند از انجام آن امتناع کند."
7. فرض کنید که a کاری میکند که Q؛ آیا این فرض از این امر منتج میشود که a ممکن است از انجام کاری امتناع کرده باشد که Q به این معنا است که بدیل همزمانی وجود دارد که در آن a از انجام کاری امتناع کرده باشد که Q؟ (به بیانی دیگر: آیا [a Stit: Q] مستلـــزم امکان برخوردار شدن: [a Stit: ¬[a Stit: Q]] میباشد؟ پاسخ: این استلزام معتبر است اگر و تنها اگر هیچ "انتخابکننده پرمشغلهای"57 وجود نداشته باشد.
منطق Stit انشعابی از منطق موجهات است(البته Stit، عملگر غیرعادی و خاصی است). معناشناسی آن مشابه نمونههای استاندارد منطق موجهات و منطق زمانی است(جهانهای ممکن با روابط معیّن میان این جهانها).
2-4) سیستمهای ترکیبی
اگر کسی بخواهد انواع عبارات اشاره شده در قسمت پیشین را برحسب عملگرهای مذکور صورتبندی نماید، به سرعت درگیر عبارات مرکب58 میشود که شامل عملگرهایی بیش از یک دامنه است. برای مثال داریم:
1. O (Ka A ه x Kx A)
"بایستی نمونهای وجود داشته باشد که هرکسی از آنچه a آگاهی دارد، آگاهی داشته باشد"(نگاه کنید به(ج) در قسمت 1-3).
2. O [a Stit: x Kx A]
"a بایستی کاری کند که هرکسی آگاهی داشته باشد که A"، یعنی "a در خصوص اطلاعات A مسؤولیت دارد" (نگاه کنید به (د) در قسمت 1-4).
3. [a Stit: x (Fx ه Bx O A)]
"a کاری میکند که هرکسی که F باشد باور دارد که A موظف است".
4. ¬(P [a Stit: A] ه x P [x Stit: A])
"آنچه برای کسی مجاز است، برای هرکسی مجاز نیست".
چنین عبارات مرکبی تاکنون به نحوی مطلوب مطالعه نشده است، به استثنای منطق الحاقی Stit و O (بِلناپ، پِرلوف و سو، 2001، فصل 4). نظریهپردازان Stit، به عملگر Stit به عنوان عملگر خاص و مهمی در زمینههای تکلیفی مینگرند، چرا که ادعا میکنند عبارات تکلیفی معمولا به شکلO [a Stit: A] میباشد. به عبارت دیگر، آنها معمولا از عباراتی پشتیبانی میکنند که بهجای وضعیت امور59، درگیر وضعیت تکلیفی کنشها60 هستند.(این موضوع تز "Tunsollen بهجای Seinsollen" برگرفته از نظریه کلاسیک اخلاقی است.61 )
در کتاب بِلناپ، پِرلوف و سو(2001) به ترکیبات عملگرهای Stit و معرفتی، تنها به طور خلاصه اشاره میشود. ترکیبات این سه عملگر با هم، به هیچ وجه بررسی نشده است. در عین حال واضح است که اگر کسی بخواهد دیدگاههای محققان اخلاق کامپیوتر را در تِرمهایی قابل توضیحی بهلحاظ صوری بیان کند، به هر سه نوع این عملگرها(و شاید حتی عملگرهای بیشتری) نیاز دارد. ممکن است تعاملات جالبتوجهی میان این عملگرها صورت گیرد تا در سیستم تکاملیافتهای ظاهر شود، و از اینرو شدیدا لازم به تأکید است که این زمینه مهیا برای کار بیشتری است.
3) قابلیت پیادهسازی
به هر حال تلاش برای اظهار نظر در چارچوب تِرمهای منطقی سودمند است، چرا که سرانجام منجر به شفافیت بیشتری میشود تا این که به شکل دیگری بتواند احراز شود. اما تلاش برای اظهار نظر درباره اخلاق کامپیوتر در چارچوب تِرمهای منطق تکلیف، معرفتی و کنش به طور خاص جذاب است، چرا که نظریههای حاصلشده علیالاصول در نرمافزار کامپیوتری قابل پیادهسازی است. از اینرو، شخص میتواند تااندازهای استدلال خود را به بسیاری از ماشینهایی که در آنها نظریهپردازی مذکور لحاظشده(کامپیوتر برنامهریزیشده) منتقل نماید.
این موضوع خصوصا وقتی اهمیت مییابد که استدلال درباره سینماتیک(/حرکتشناسی) تکلیفی و معرفتی سازمانهای بزرگ، بهکارگیری هزاران کارمند و خدماتدهی هزاران مشتری و خریدار، برخورداری هر یک از آنان از مزایا، مسؤولیتها، تکالیف، وظایف و اختیارات، منابع اطلاعات درست و نادرست، تواناییها و عدم تواناییها، و مواردی دیگر باشد. در چنین شرایطی استدلال دستی به سرعت از کنترل خارج شده و دستیار کامپیوتری مطلوب به نظر میرسد. چگونه شخص بایستی در محیطهای سازمانی پیچیده کنونی، مسؤولیتها، حراست از جریان اطلاعات مهم، حفظ حریم خصوصی، و موارد دیگر را محول نماید؟ تا زمانی که شخص تنها به سطح عاملهای فردی مینگرد، استدلال درباره چنین مسائلی ممکن است بدیهی باشد اما کلیت این موضوع ممکن است از پیچیدگی گیجکنندهای برخوردار باشد. این نوع مسائل به صراحت نشان میدهد که بر این اساس کامپیوتر نجاتبخش است.
چه انتظاراتی عینی در این زمینه وجود دارد؟ آنچنان که گفته شد تمامی نظریههای مورد بررسی متعلق به حوزه منطق موجهات است. بنابراین پرسش مذکور به این پرسش تقلیل مییابد که منطق موجهات تا چه اندازه قابل پیادهسازی است؟ پاسخ این است که این وضعیت مشابه وضعیت در منطق محمولات مرتبه اول است. این حساب به طور کامل قابل پیادهسازی نیست اما در سایه رویکردهایی از قبیل رویکردهای لحاظشده در زبان برنامهنویسی پرولوگ62 میتوان به نحو شگفتانگیزی قدمهای مؤثری برداشت، تا جایی که به طور کلی برای هدف عملی لازم است. این وضعیت در منطق موجهات با نگاهی مشابه آغاز شود. در طی سالهای اخیر کارهای بسیاری در زمینه قابل پیادهسازی نمودن منطق موجهات انجام شده است، و بیشتر این پیشرفتها به مجرد این که امکان آن در دهه گذشته اندیشیده شد، حاصل گردیده است. توصیف مشروح این دستاوردها از قلمروی این مقاله فراتر میرود؛ خواننده علاقهمند را برای مطالعه پیشرفتهای اخیر، خصوصا درباره اثباتکنندههای قضیه وجهی63، به پایگاه اینترنتی اشمیت(اشمیت، 2001) ارجاع میدهیم. نمیتوان انکار کرد که عرضه نرمافزار بر این اساس هنوز در دوران طفولیت خود میباشد، این که پسزمینه نظری ممکن است چگونه مؤثر باشد اهمیتی ندارد. برنامههای کامپیوتری موجود به شدت بیگانه با کاربر است و همگردانی64 و اجرای برنامه صرفا تحت یک یا دو فضای سیستم عامل یونیکس است. کاربر عمومی تا آنجا به این موضوع اهمیت میدهد که این حوزه به همان اندازه درباره اینترنت در 1985 جلب توجه نمود. اما منافع بالقوه بسیار گسترده است. تلاش بیشتر در این زمینه، ارزنده به نظر میرسد.
4) نتیجهگیری
گزارش اخیر مرجع هلندی حفاظت دادهها65 با نکته ذیل خاتمه مییابد:
با قطعه مهمی از حکمت سایفِر-پانکها66 این گزارش را به پایان میرسانیم. عقیده سایفِر-پانکها میتواند به طور کلی به عنوان "حریم خصوصی از طریق تکنولوژی، نه از طریق قانونگذاری" تأویل شود. اگر بتوانیم حفاظت از حریم خصوصی را از طریق قوانین ریاضیات بهجای قوانین افراد و امیال دیوانسالاران تأمین نماییم، آنگاه سهم مهمی نسبت به جامعه عرضه کردهایم. چنین تصوری است که رویکردمان را هدایت کرده و برمیانگیزاند(هِس و بارکینگ، 1998).
با تصوری یکسان برانگیخته میشویم. اما تفاوت مهمی میان رویکرد ما و موقعیت سایفِر-پانکها وجود دارد. آنان به هیچ وجه به این که چگونه ممکن است هدفشان حاصل شود اشاره نمیکنند، در حالی که ما درباره این که شخص چگونه بایستی رهسپار شود دیدگاه روشنی داریم. با ترکیب پیچیدهترین اخلاق کامپیوتر با پیشرفتهترین برنامههای کامپیوتر، بر اساس استوارترین نتایج برآمده از منطق فلسفی، تصور سایفِر-پانکها ممکن است کاملا دستیافتنی باشد. هنوز راهی درازی در پیش داریم، اما هیچ سدّی مانعی بر این افق فکری نیست.
منابع و مراجع
[1] Nuel Belnap, Michael Perloff, and Ming Xu. Facing the Future: Agents and Choices in Our Indeterminist World. Oxford University Press, New York, 2001. // [2] Terry Bynum, editor. Computers and Ethics. Special issue of Metaphilosophy, vol. 16, no. 4 (1985). // [3] Cristiano Castelfranchi. “Artificial Liars: Why computers will (necessarily) deceive us and each other”. Ethics and Information Technology, vol. 2, no. 2 (2000), pp. 113-119. // [4] Robert Cavalier. Multimedia and teaching ethics. http://www.andrew.cmu.edu/user/rc2z/ (no date given). // [5] Peter Danielson. Artificial Morality: Virtuous robots for virtual games. Routledge, London, 1992. // [6] R. Fagin, J. Y. Halpern, Y. Moses, and M. Y. Vardi. Reasoning about Knowledge. MIT Press, Cambridge (Mass.), 1995. // [7] Alvin Goldman. “Ethics and cognitive science.” Ethics 103 (1993), pp. 337-360. // [8] Don Gotterbarn and Simon Rogerson. “An ethical decision support tool: Improving the identification and response to the ethical dimensions of software projects.” Proceedings of ETHICOMP99 (Rome). CD-ROM, DeMontfort University, Leicester. // [9] Ronald Hes and John Borking, editors. Privacy Enhancing Technologies: The Path to Anonimity. Registratiekamer, The Hague, September 1998. (Series Achtergrondstudies en Verkenningen, vol. 11). // [10] Deborah Johnson. Computer Ethics. Prentice Hall, New York, 1985. // [11] Andrew Jones, Robert Demolombe and José Carmo. “An application of deontic logic to information system constraints.” To appear in Fundamenta Informaticae vol. 34, 2000/2001, 19 pp. // [12] Ron Lee. DX: A deontic expert system shell. EURIDIS internal report 92.10.01b, Erasmus University Rotterdam, 1992. // [13] John Jules C. Meyer and Wiebe van der Hoek. Epistemic Logic for AI and Computer Science. Cambridge University Press, Cambridge, 1995. // [14] John-Jules Ch. Meyer and Roel J. Wieringa, editors. Deontic Logic in Computer Science. John Wiley, Chichester, 1993. // [15] Jim Moor. “What is computer ethicsه” In Bynum (1985), pp. 266-276. // [16] Renate Schmidt. Advances in modal logic. http://www.cs.man.ac.uk/~schmidt/tools/, 2001. // [17] Yao-Hua Tan. “A logical model of trust in electronic commerce.” Electronic Markets, vol. 10 (2000) pp. 258-263.
پی نوشتها:
1. این جستار، ترجمهی مقالهای با عنوان و مشخصات ذیل است:
M. J. van den Hoven & G. J. C. Lokhorst. “Deontic logic and computer-supported computer ethics.” Metaphilosophy, 33 (3): 376-386, 2002. ISSN 0026-1068.
این مقاله همچنین در کتابی با مشخصات ذیل منتشر گردیده است:
“Deontic logic and computer-supported computer ethics.” In James H. Moor & Terrell Ward Bynum, eds., CyberPhilosophy: The Intersection of Philosophy and Computing, pp. 280-289. Blackwell Publishers, Oxford (UK) and Malden MA (USA), 2002. ISBN 1-40510-073-7.
2. گروه فلسفه دانشگاه تکنولوژی دِلفت هلند. // 3. دانشجوی دکترای فلسفه علم واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران
4. privacy and data protection. // 5. intellectual property in information. // 6. responsibility for design and use of information systems. // 7. equal access to information. // 8. computer supported computer ethics. // 9. check lists. // 10. decision support systems. // 11. real life. // 12. deontic reasoning. // 13. deontic models. // 14. deontic constraints. // 15. cyber-democracy. // 16. digital divide. // 17. doxastic policy. // 18. Agent A in informational context C sees to it that Agent B believes that p. // 19. A informs B that X. // 20. It is (not) obligatory or (not) permitted for A to see to it that B knows that p. // 21. Deontic. // 22. Action. // 23. Epistemic/Doxastic. // 24. The right. // 25. to get. // 26. Information. // 27. The obligation. // 28.to see to it that. // 29. others know. // 30. The permission. // 31. to let someone. // 32. know. // 33. Duty. // 34. to prevent people from. // 35. believing falsehoods. // 36. to remain. // 37. ignorant. // 38. Agents. // 39. Information contexts. // 40. Information acts (tokens). // 41. Information actions (types: acquisition, processing, dissemination). // 42. Informational content: propositions. // 43. Information relations between agents. // 44. DEAL: Deontic/ Epistemic/ Action Logic. // 45. Deontic logic. // 46. obligation. // 47. permission. // 48. prohibition. // 49. Epistemic logic. // 50. knowledge. // 51. belief. // 52. logic of action.
53. busy beaver مسألهای است که بیان دارد؛ در یک ماشین تورینگ n حالته، بر روی نوار نانوشتهی اولیهای و پیش از رویداد توقف، چه تعداد بیشینهای از گامها میتواند انجام شود؟ این مسأله توسط تیبِر رادو (Tibor Rado) در مقالهای به سال 1962 و در رابطه با توابع محاسبهناپذیر طرح گردید. [م]
54. Could-have. // 55. Might-have-been. // 56. state of affairs.
57. busy chooser: انتخابکنندهی پرمشغله، عاملی است که در زمانی محدود با بسیاری از انتخابهای غیربدیهی به طور نامحدود مواجه میشود. [م]
58. mixed expressions. // 59. states of affairs. // 60. deontic status of actions.
61. ارنست مالی (Ernst Mally, 1879-1944) فیلسوف اتریشی قرن بیستم، اولین نظام صوری منطق تکلیف را پیشنهاد نمود. نظام صوری مالی از جهاتی با نظامهای پیشنهادی نوین متفاوت است؛ یکی از این موارد توجه صرف وی به شرایط تکلیفی در وضعیت امور و عدم توجه جدی به شرایط تکلیفی در کنشها است. از این رو، نظام منطق تکلیف مالی نظریهای دربارهی Seinsollen (آنچه بایستی این وضعیت باشد) میباشد و نه دربارهی Tunsollen (آنچه بایستی انجام شود). امروزه، محققان منطق تکلیف قرائت دوم را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. [م]
62. PROLOG. // 63. modal theorem provers. // 64. compile. // 65. Dutch Data Protection Authority.
66. اصطلاح cypherpunk از دو واژهی cipher و punk ترکیب شده است و به عنوان جناسی برای توصیف سایبر-پانکهایی (cyberpunks) است که از تکنیکهای مبتکرانهی پنهانهنگاری (cryptography) برای ایجاد و حفظ حریم و امنیت سایبری خود استفاده نموده و مینمایند. لازم به یادآوری است که اصطلاح سایفر-پانک به هیچ وجه مترادف با سایبر- پانک نیست. [م]