انواع احکام هنجاری A. احکام مربوط به اخلاق یا فلسفه اخلاق منطبق می شوند بر:
الف- احکام مربوط به الزام اخلاقی«moral obiligation» (احکام ناظر به فریضه یا داوریهای تجویزی)
1.خاص، مثل :
الف: من نباید الان از زندان بگریزم؛
ب: شما باید مبلغ دینی شوید؛ ج: آنچه او کرد خطا بود.
2.عام، مثل:
الف: باید بر میثاقهای خود وفادار بمانیم؛
ب: محبت تحقق قانون اخلاقی است؛
ج: همه انسانها حق آزادی دارند.
ب- احکام مربوط به ارزش اخلاقی«moral value» (احکام ناظر به فضیلت):
1.خاص، مثل:
الف: پدر بزرگ من مرد خوبی بود؛
ب: زاویِر، قدیس بود؛
ج: او مسؤول کاری است که انجام داده؛
د: شما مستحق مجازاتید؛ ه: انگیزهاش خوب بود.
2. عام، مثل:
الف نیکخواهی فضیلت است؛
ب: حسد انگیزه پستی است؛
جک انسان خوب نه میفریبد نه دزدی میکند.
B. احکام هنجاری غیراخلاقی«nonmoral normative judgments»:
الف- احکامی درباره ارزش غیر اخلاقی:
1.خاص، مثل:
الف: این ماشین خوبی است؛
ب: مینیور چیوی زندگی خیلی خوبی نداشت.
2. عام، مثل:
الف: لذت فی نفسه خوب است؛
ب: دموکراسی بهترین نوع حکومت است.
ب- احکام مربوط به الزام غیراخلاقی:
1. خاص، مثل:
الف: شما باید لباس نوی بخرید؛
ب: شما همین الان باید به کنسرت بروید.
2. عام، مثل:
در ساختن قفسه کتاب باید از میخ استفاده کرد نه پونز.
داوریهای ارزشی و داوریهای تجویزی مفاهیم درست و نادرست ( خطا و صواب ) و مفاهیم ملازم آنها نظیر “لازم است” و “لازم نیست”، “باید و نباید”، “بحق و نابحق”، “تکلیف و وظیفه” در داوریهای تجویزی یا ناظر به الزام ( فریضه ) به کار میروند. مفهوم “ خوب و بد” در داوریهای ارزشی به کار میرود. هر یک از این داوریهای ارزشی و تجویزی را داوریهای هنجاری مینامیم.
داوریهای هنجاری در مقابل گزارههای صرفاً توصیفی قرار میگیرد که ناظر به امور واقع درباره جهان است.
1. این ماشین قرمز است. ( توصیفی)
2. این ماشین خوب است. (ارزشی)
3. باید هزار تومانی که به تو قرض داده بودم برگردانی. ( تجویزی ) با این که همه داوریهای اخلاقی هنجاریاند، همه داوری های هنجاری اخلاقی نیستند. اخلاقی بودن یا نبودن آنها بستگی دارد به معیاری که در بیانشان مسلم فرض شده است.
-------------------------------- برگرفته از:
الف- احکام مربوط به الزام اخلاقی«moral obiligation» (احکام ناظر به فریضه یا داوریهای تجویزی)
1.خاص، مثل :
الف: من نباید الان از زندان بگریزم؛
ب: شما باید مبلغ دینی شوید؛ ج: آنچه او کرد خطا بود.
2.عام، مثل:
الف: باید بر میثاقهای خود وفادار بمانیم؛
ب: محبت تحقق قانون اخلاقی است؛
ج: همه انسانها حق آزادی دارند.
ب- احکام مربوط به ارزش اخلاقی«moral value» (احکام ناظر به فضیلت):
1.خاص، مثل:
الف: پدر بزرگ من مرد خوبی بود؛
ب: زاویِر، قدیس بود؛
ج: او مسؤول کاری است که انجام داده؛
د: شما مستحق مجازاتید؛ ه: انگیزهاش خوب بود.
2. عام، مثل:
الف نیکخواهی فضیلت است؛
ب: حسد انگیزه پستی است؛
جک انسان خوب نه میفریبد نه دزدی میکند.
B. احکام هنجاری غیراخلاقی«nonmoral normative judgments»:
الف- احکامی درباره ارزش غیر اخلاقی:
1.خاص، مثل:
الف: این ماشین خوبی است؛
ب: مینیور چیوی زندگی خیلی خوبی نداشت.
2. عام، مثل:
الف: لذت فی نفسه خوب است؛
ب: دموکراسی بهترین نوع حکومت است.
ب- احکام مربوط به الزام غیراخلاقی:
1. خاص، مثل:
الف: شما باید لباس نوی بخرید؛
ب: شما همین الان باید به کنسرت بروید.
2. عام، مثل:
در ساختن قفسه کتاب باید از میخ استفاده کرد نه پونز.
داوریهای ارزشی و داوریهای تجویزی مفاهیم درست و نادرست ( خطا و صواب ) و مفاهیم ملازم آنها نظیر “لازم است” و “لازم نیست”، “باید و نباید”، “بحق و نابحق”، “تکلیف و وظیفه” در داوریهای تجویزی یا ناظر به الزام ( فریضه ) به کار میروند. مفهوم “ خوب و بد” در داوریهای ارزشی به کار میرود. هر یک از این داوریهای ارزشی و تجویزی را داوریهای هنجاری مینامیم.
داوریهای هنجاری در مقابل گزارههای صرفاً توصیفی قرار میگیرد که ناظر به امور واقع درباره جهان است.
1. این ماشین قرمز است. ( توصیفی)
2. این ماشین خوب است. (ارزشی)
3. باید هزار تومانی که به تو قرض داده بودم برگردانی. ( تجویزی ) با این که همه داوریهای اخلاقی هنجاریاند، همه داوری های هنجاری اخلاقی نیستند. اخلاقی بودن یا نبودن آنها بستگی دارد به معیاری که در بیانشان مسلم فرض شده است.
-------------------------------- برگرفته از:
کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز
کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا
+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم مرداد ۱۳۸۹ساعت 23:23 توسط عباس مهدوی