کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

بهترین روشها، ترفند و تکنیکهای تربیت را
در کنار هم جمع کردیم...
پاسخهایی کاربردی، معتبر و تاحدامکان جامع به سوال های رایج...

«محمدرضا سرافرازی»
«محمدرضا سرافرازی»

طبقه بندی موضوعی وبلاگ اخلاق و تربیت

خنده عبرت
گویند: وقتى که برادران یوسف (علیه السلام) او را در چاه آویزان کردند تا او را به آن بیفکنند، طبیعى است که یوسف خردسال در این حال محزون و غمگین بود، اما در این میان غم و اندوه ، دیدند لبخندى زد، خنده‌اى که همه برادران را شگفت‌زده کرد. از هم مى‌پرسیدند: یعنى چه ؟ اینجا جاى خنده نیست ؟ گفتند: بهتر است از خودش بپرسیم.
یکى از برادران که یهودا نام داشت، با شگفتى پرسید: برادرم یوسف ! مگر عقل خود را باخته‌اى، که در میان غم و اندوه، مى‌خندى ؟ خنده‌ات براى چیست؟
یوسف با جمال ، که به همان اندازه و بیشتر با کمال نیز بود، دهانش چون غنچه بشکفت و گفت:
روزى به قامت شما برادران نیرومندم نگریستم ، با خود گفتم: «ده برادر نیرومند دارم، دیگر چه غم دارم! آنان در فراز و نشیب زندگى مرا حمایت خواهند کرد و اگر دشمنى به من سوء قصد داشته باشد، با بودن چنین برادران شجاع و برومندى، چنین قصدى نخواهد کرد، و اگر سوء قصدى کند، آنان مرا حفظ خواهند کرد.
اما چرا خدا را فراموش کردم، و به برادرانم بالیدم، اکنون مى‌بینم همان برادرانم که به آنها بالیدم، پیراهنم را از بدنم بیرون کشیدند و مرا به چاه مى‌افکنند.
این راز را دریافتم که باید به غیر خدا تکیه نکنم، خنده‌ام خنده عبرت بود، نه خنده خوشحالى.
سرگذشت‌هاى عبرت انگیز، محمد محمدى اشتهاردى

محمدرضا سرافرازی اردکانی

حضرت یوسف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی