-
سر خلقت اسماء و صفات
آیا به راستى خداوند همچون موجودات و مخلوقات نیازى به اسم و صفت دارد؟ و همان طور که موجودات براى رفع اشتباه و امتیاز از همنوعان، اسم و صفت و لقب را براى خود بر مىگزینند، خداوند نیز اسم و صفت براى خویش اختیار کرده است؟بدیهى است چون خداوند، غنى بالذات است و شریک و شبیه و مانندى ندارد، همچون موجودات دیگر نیازى به اسم و صفت نخواهد داشت. پس در حقیقت چه چیزى علت خلقت اسماء و صفات مى تواند باشد؟ آیات و روایات علّت خلقت اسماء و صفات خدا را علاوه بر نفى احتیاج خداوند به اسم و صفت، خواندن خداوند و دعا و تضرع بندگان و معرفت و شناخت خدا بیان کردهاند.
طبیعى است که انسان در وقت خواندن خداوند و راز و نیاز با او احتیاج به اسماء و صفاتش دارد،تا به واسطه آنها خدا را بخواند و راز و نیاز کند در حالى که خداوند از هر چیزى بى نیاز است. خداوند در این آیه شریفه به همین نکته اشاره کرده است: «وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها»1 (و براى خداوند نام هاى نیکوئى است؛ پس خداوند را به آن نام ها بخوانید.)
یکى دیگر از علت هاى خلقت اسماء و صفات، عبادت خداوند و تضرع به سوى اوست. به بیان دیگر خواندن خداوند با اسماء و صفات و تکرار کردن آنها نوعى عبادت است. این نکته به خوبى از روایت جواد آل محمد (علیهم السلام) استفاده مى شود. چرا که حضرت دراین باره مى فرماید: «خداوند اسماء و صفات را خلق کرد تا وسیله اى باشد، بین او و مخلوقاتش که به واسطه آنها به سوى او تضرع و او راعبادت کنند.»2
علّت دیگرى که در روایات ذکر شده، معرفت و شناخت خدا از طریق اسماء و صفات اوست. زیرا ذات خداوند تبارک و تعالى قابل دسترسى و شناخت هیچ کس نیست و تنها چیزى که بندگان به آن دسترسى دارند همان اسماء و صفات خداست. تنها راه شناخت خدا، معرفت از راه اسماء و صفات اوست. هشتمین پیشواى شیعیان حضرت على بن موسى الرضا (علیه السلام) در این باره مى فرماید: «خداوند احتیاجى ندارد که براى خودش نام و نشان قرار دهد لکن خداوند براى خود اسمائى را اختیار کرد تا مخلوقات به واسطه آن اسماء او را بخوانند، چرا که اگر به اسم او را نخوانند خداوند شناخته نشود.»3
بنابراین علت خلقت اسماء و صفات از طرف خداوند، احتیاج و نیاز او نیست، بلکه علّت آن نیاز بندگان، در مقام راز و نیاز و عبادت ومعرفت او، به اسماء و صفاتش خواهد بود. امید آنکه خداوند، قطره اى از دریاى اسماء و صفات خویش را به کام ما ریخته و باب معرفتخود را به روى ما بگشاید.
قاضى سعید قمى (رحمه الله) در این باره مى فرماید: «موجودات براى شکر و سپاس نعمتهاى غیر متناهى خدا و جلب منافع و دفع ضررها از خود، احتیاج به شناخت و معرفت و به تعبیر ایشان وصول و حضور خدا دارند و راه هاى وصول به هر چیزى منحصر در سه راه است، چون احضار حقایق ممکن نیست مگر به واسطه عقل یا خیال یا حسّ که به واسطه این سه راه ما حقایق را درک کرده و نزد خود حاضر مى کنیم و چون خداوند برتر از آن است که عقول انسانها به آن راه پیدا کند و بتوان به واسطه عقل او را درک کرده و در نزد خود حاضر کنیم، چه رسد به قوّه خیال و حسّ، بنابراین چون ذکر خدا و شناخت و حضور او توسط این سه راه ممکن نبوده و خدا برتر از آن است که به واسطه عقل یا خیال یا حسّ درک شود، خداوند از فضل و کرمش اسمائى را براى خودش قرار داد تا به وسیله آن اسماء بندگانش او را یاد کنند. پس براى بندگان خدا نزدیکترین چیز به مولایشان همانا اسماء او مى باشد و هیچ راهى براى بندگان در ذکر و یاد و معرفت خدا غیر از راه اسماء و صفات او نیست و ممکن نیست براى ایشان وصول به خالقشان مگر به واسطه توسل به این اسماء. پس، از آنچه گفتیم ظاهر شد که خلقت اسماء فقط به خاطر احتیاج مخلوقات به اسماء بوده « فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ »4 (خداوند بى نیاز از عالمیان است) و « وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ»5 و (خبر آن را بعد از مدتى (تأمل) خواهید فهمید)6
البته اسماء الله مراتب مختلف دارد که در هر مرحله تأثیر آن با مرحله بعد متفاوت خواهد بود. اگر خواسته باشیم از اهمیت مرتبهی عالی اسماء الله آگاه شویم با کمی دقت در ادعیه مأثوره اهل بیت عصمت و طهارت در تعریف و تمجید از اسماء الهی میتوان به آثار عظیم اسماء الهی در جهان هستی پی برد. نمونهای از آن را با مراجعه به دعای شریف سمات میتوان دریافت که اسماء الهی چه عظمتی دارند و در حقیقت تمام هستی و آفرینش تحت تأثیر اسماء الهی و تجلی و ظهور اسماء خداوند است. به گونهای که در این دعای شریف میفرماید که خداوندا، از تو درخواست میکنم به واسطه اسم عظیم و اعظم و عزوجل و اکرمت که اگر به واسطهی آن اسم خوانده شوی تمام درهای بستهی آسمان به رحمت و برکت گشوده میگردد. همچنین باز شدن درهای زمین و فرج و گشایش در مشکلات و زنده شده مردگان را از آثار اسماء الهی برشمرده و در ادعیهی دیگر طلوع و غروب خورشید و رویش نباتات، خلقت حیوانات، صورت پردازی انسانها در رحم و گردش ثوابت و سیارات و ایجاد شب و روز، همه و همه، را معلول تأثیر اسمی از اسماء الله دانسته است. حال که سرّ خلقت اسماء الله و اهمیت و ضرورت و نیاز انسانهای خداجو به اسماء الهی معلوم شد، مناسب است که مختصر آشنائی به اسماء الهی پیدا کنیم و سپس خداوند متعال را با آن اسماء بخوانیم، چنانچه خود فرموده است: «و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها.» زیرا قدرت جاذبه اسماء الهی به قدری زیاد است که با مختصر آشنایی با اسماء الهی دل انسانهای خداجو را متلاطم میکند و موجی از امواج اسماء الله ایشان را فرا میگیرد و غرق در دریای معرفت و شناخت خداوند متعال خواهد بود، از این رو اهل بیت عصمت و طهارت نیز ما را به آشنایی با اسماء الهی ترغیب کردهاند. رسول گرامی اسلام فرمودهاند: «لله عزوجل تسعه و تسعون اسماً من دعا الله بها استجاب له و من أحصاها دخل الجنّه.»7 (برای خداوند عزوجل نود و نه اسم است. کسی که خدا را به آن اسماء بخواند دعایش مستجاب میشود و کسی که آن را احصا (شمارش) کند داخل بهشت میشود.)
علما و اندیشمندان اسلامی در اینکه مراد از احصای اسماء خدا چیست اختلاف کردهاند؛ بعضی احصا را همان شمارش و قرائت الفاظ نود و نه اسم خدا دانستهاند و بعضی قرائت اسماء نود و نه گانه را همراه با درک و تعقل معانی آنها دانسته و بعضی قرائت همراه با فهم و درک معانی توسط قلب و به عبارت دیگر اعتقاد و باور داشتن و به یقین، توحید در اسماء الله را پذیرفتن دانستهاند. بعضی دیگر نیز متخلق شدن به اسماء نود و نه گانه را معنای عالی احصای اسماء الله دانستهاند. در هر تقدیر آشنایی با اسماء الله برای کسی که طالب شناخت خدا و تخلق به اخلاق الهی است. لازم و ضروری مینماید. از این رو در این مقاله و سلسله مقالات بعدی برآنیم که هر یک از اسماء الهی را با تکیه بر قرآن و روایات اهل بیت عصمت و وحی و کلمات بزرگان اهل معرفت شرح و تفصیل دهیم. باشد که خداوند کریم ما را با اسماء و صفات خویش آشنا کند و از میوههای شجرهی اسماء خویش حظّ کافی و وافی عنایت فرماید.
الله: این اسم شریف معروف به لفظ جلاله، اولین اسم از اسماء نود و نه گانه در روایت مشهور است که روایت آن ذکر شد. اما در اینکه لفظ «الله» جامد است یا مشتق و اینکه مشتق از «أله» یا از «الوله» به معنای تحیّر و یا از «الوَلَه» به معنای محبت شدید و یا مشتق از «لاه یلوه» به معنای مرتفع و بلند مرتبه و یا از «لاه» به معنای محتجب و مستور و پوشیده بودن باشد، اختلاف است، لکن روایتی از امام صادق (علیه السلام) خطاب به هشام بن حکم موجود است که فصل الخطاب تمام اختلافات خواهد بود. وقتی هشام از امام صادق درباره اسم الله سؤال میکند، حضرت میفرماید: «یا هشام! الله مشتق من اله ، والإله یقتضی مألوهاً .» (ای هشام «الله» مشتق از «اله» است و «اله» اقتضا دارد «مألوه» را) یعنی ألوهیّت بدون معبودیّت تحقق نمیپذیرد. 8
این اسم شریف بر خلاف اسماء دیگر خداوند که دلالت بر یک معنا دارد، دلالت بر ذات خداوند متعال که جامع جمیع صفات و اسماء است، دارد.
مرحوم کفعمی در مصباح ده امتیاز برای این اسم بیان کرده و میفرماید:« این اسم شریف به چند دلیل از دیگر اسماء حسنی ممتاز است:
1. الله مشهورترین اسماء الهی است.
2. جایگاهش در قرآن در بالاترین مرتبه است.
3. جایگاهش در دعا در بالاترین مرتبه است.
4. بر دیگر اسماء مقدم است.
5.کلمه اخلاص (لا اله الا الله) به آن اختصاص دارد.
6. شهادت به توحید فقط به وسیلهی آن واقع میشود، بنابراین قول به أشهد ان لا اله الا الله در شهادت به توحید پذیرفته میشود، به خلاف أشهد ان لا اله الا الرازق
7.این اسم بر ذات مقدس خداوند که موصوف به همهی کمالات است دلالت میکند و بقیهی اسماء الهی فقط بر یک معنا دلالت دارد، مثل قادر که فقط بر قدرت الهی و عالم که فقط بر علم الهی دلالت دارد.
8. الله اسمی غیر صفت است. بنابراین صفت برای اسماء دیگر واقع نمیشود، به خلاف اسماء دیگر که صفت واقع میشوند برای الله
9. همهی اسماء حسنی بر این اسم نامیده میشوند ولکن «الله» به آنها نامیده نمیشود، پس گفته نمیشود که الله اسمی از اسماء صبور و یا رحیم یا شکور است اما گفته میشود که صبور اسمی از اسماء الله است. حال که اینها را شناختى، بدان که گفته میشود که این اسم مبارک مقدس، اسم اعظم است.9»
از امتیازهای دیگر این اسم شریف این است که الله از چهار حرف تشکیل شده است که هر حرفی از حروف آن را از اولش بیاندازیم باز هم دلالت بر ذات مقدس خداوند میکند؛ اگر همزه را از اولش بیاندازیم «لله» باقی میماند که اشاره است به « ولله کل شیء» یعنی همه چیز از آن خداست و اگر لام را بیاندازیم و الف را واگذاریم « اله» میشود که اشاره دارد به « و هو اله کل شی» یعنی او خداوندگار همهی اشیاء است و اگر الف و لام را بیاندازیم «له» باقی میماند که اشاره دارد به «و له ما فی السموات و ما فی الارض» برای اوست آنچه در آسمان و زمین است. اگر لام را بیاندازیم «ه» باقی میماند که ضمیر متصلی است که اشاره به ذات لایزال الهی دارد و وقتی اشباع شود کلمه «هو» تشکیل میشود که باز اشاره به ذات مقدسش داشته « و هوعلی کل شی قدیر» شاهد آن است و در ادعیه مأثوره نیز خداوند به این اسم خوانده شده است: «یا هویا من لا هو الا هو.»
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در شأن و منزلت اسم شریف «الله» میفرماید: «الله اسمٌ من اعظم أسماء الله عزوجل لاینبغی یُسمی به غیره.»10 (الله از بزرگترین اسماء خداست که شایسته نیست احدی خود را به این نام بخواند.) ولی اسماء دیگر خداوند چنین نیست مانند رحمن، رحیم، کریم. از امتیازهای دیگر این است که الله نامی نیست که فقط در دین اسلام برای خداوند انتخاب شده باشد، بلکه قبل از اسلام نیز اختصاص به ذات مقدس خداوند داشته است. چنان که خداوند در بیان سیره و روش بتپرستان میفرماید: « و لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض لیقولنّ الله» (اگر از ایشان سؤال کنی چه کسی خالق آسمان و زمین است حتماً در جواب گویند الله.) (سوره لقمان آیه 27) و در جای دیگر میفرماید: « فقالو هذا لله بزعمهم و هذا لشرکائنا» (سوره انعام آیه 631) این سهم از روییدنیها و حیوانات برای خداست. به گمانشان و یک سهم برای شریکان و بتهای ما).
و در اشعار شعرای عصر جاهلیت نیز الله اختصاص به ذات مقدس خداوند داشته، چنان که لبید شاعر معروف عصر جاهلی چنین سروده است:
الا کل شیء ما خلا الله باطل و کلّ نعیم لامحالة زائل
(هر چیزی غیر الله باطل است و هر نعمتی خواه ناخواه از بین رفتنی است)
رسول خدا «صلی الله علیه و آله» درباره این شعر لبید فرموده است: «اصدق شعر قالته العرب» (صادقترین شعری است که عرب سروده است.)
حال ای عزیز ذکر و معنای الله را بر دل خود منقش نما تا آرامش و اطمینان برای تو حاصل شود. چنان که خداوند حکیم در قرآن مجید فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» به ذکر و یاد الله (تبارک و تعالی) دلها آرام گیرد و این ذکر شریف را هرگز از یاد مبر و از دل بیرون مکن که لازمهاش خود فراموشی خواهد بود، چنان که خداوند بندگان خویش را عتاب نموده و فرموده است: «ولاتکونوا کالذین نسوا الله فانسهم انفسهم.» (سوره حشر آیه 19) از کسانی که «الله» را فراموش کردند و خداوند آنها را به خود فراموشی مبتلا نموده نباشید.)
خوشا آنان که الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بى