تست شخصیت شناسی MBTI چطور مطرح شد؟
اولین نسخه از تست تیپهای شخصیتی مایرز بریگز در سال ۱۹۴۳ توسط یک مادر و دختر به نامهای کاترین بریگز و ایزابل بریگز مایرز منتشر شد. کاترین از سال ۱۹۱۷ کارش رو بر روی مطالعۀ شخصیت شروع کرد و مطالعۀ کتاب تیپهای روانشناختی یونگ در سال ۱۹۲۳ به شکلگیری ایدۀ ۱۶ تیپ شخصیتی او بسیار کمک کرد.
هیچکدام از این دو نفر دانشآموختۀ روانشناسی نبودند و با علاقۀ شخصی بر روی شخصیت مطالعه میکردند؛ بنابراین تست MBTI به صورت یک تئوری مفهومی در طول چندین سال مطالعه شکل گرفت و بعد از آن در مراکز دانشگاهی مثل دانشگاه برکلی و فلوریدا بررسی شد و با حمایت آنها به ویرایش دوم و سوم رسید.
تیپهای شخصیتی از نظر یونگ چه هستند؟
تئوری شخصیت شناسی یونگ خصوصا کتاب تیپهای روانشناختی یونگ با مطرح کردن مفهوم عملکردهای شناختی نقش زیادی در شکل دادن به تست MBTI داشتهاند. یونگ عملکردهای شناختی رو نوع مشخصی از پردازشهای ذهنی میدونست که در انواع شرایط در ذهن فرد فعال میشوند.
یونگ چهار عملکرد روانشناختی اصلی رو با نامهای «فکری»، «احساسی»، «حسی» و «شهودی» مطرح کرد و برای هر کدوم دو گرایش درونگرا و برونگرا در نظر گرفت و در مجموع به هشت عملکرد شناختی رسید.
تست MBTI
برونگرایی (E) - درونگرایی (I)
دوگانگی برونگرایی-درونگرایی برای اولین بار توسط یونگ در تئوری شخصیت خود به عنوان روشی برای توصیف چگونگی پاسخ و تعامل مردم با دنیای اطراف خود مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که این اصطلاحات برای اکثر مردم آشنا است ، شیوه استفاده از آنها در اینجا تا حدودی با کاربرد محبوب آنها متفاوت است. برونگراها "بیرونی" هستند و تمایل به عمل گرا بودن دارند ، از تعامل اجتماعی مکرر لذت می برند و بعد از گذراندن وقت با دیگران احساس انرژی می کنند. درونگرایان "به سمت درون" هستند و تمایل دارند که به فکر کردن بپردازند، از تعامل های اجتماعی عمیق و معنادار لذت ببرند. همه ما تا حدودی برون گرایی و درون گرایی را در صحنه زندگی به نمایش می گذاریم، اما در بیشتر ما یک جنبه غالب بوده و یا اولویت بیشتری دارد.
عینی (S) - شهودی (N)
این مقیاس شامل بررسی چگونگی جمع آوری اطلاعات از دنیای اطراف خود است. درست مثل برونگرایی و درونگرایی ، همه افراد بسته به موقعیت، مدتی را صرف حس کردن یا شهود کردن می کنند. براساس تست MBTI ، مردم تمایل دارند برای جمع آوری اطلاعات یک مورد را بیشتر به کار گیرند. افرادی که عینی هستند توجه زیادی به واقعیت دارند، به ویژه به آنچه می توانند از حواس پنجگانه خود درک نمایند. آنها تمایل دارند که روی واقعیت ها و جزئیات تمرکز کنند و از تجربه عینی لذت ببرند. کسانی که شهود را ترجیح می دهند بیشتر به مواردی مانند الگوها و برداشت ها توجه می کنند. آنها از تفکر درباره مسائل و جنبه های انتزاعی لذت می برند.
sensing(عامل s) را برخی روانشناسان حسی و برخی منطقی ترجمه کرده اند، اما ما متناسب ترین اصطلاح را عینی تشخیص دادیم.
فکری (T) - احساسی (F)
این مقیاس به نحوه تصمیم گیری افراد براساس اطلاعاتی که از عملکردهای حسی یا شهودشان جمع آوری می شود، متمرکز شده است. افرادی که تفکر را ترجیح می دهند بیشتر بر واقعیت ها و داده های عینی تأکید می کنند. آنها هنگام تصمیم گیری گزینه های سازگار ، منطقی و غیر فردی را در نظر می گیرند. کسانی که سبک احساسی دارند در تصمیم گیری به هنگام رسیدن به نتیجه به احتمال زیاد افراد و احساسات را در نظر می گیرند.
think را برخی ذهنی و برخی منطقی ترجمه کرده اند، که ما بهترین لغت را فکری تشخیص دادیم
قاطع (J) - منعطف (P)
برخی این دو فاکتور را قضاوتی، ادراکی ترجمه می کنند(کسانی که دیگران را قضاوت می کنند یا درک می کنند) مقیاس نهایی شامل چگونگی تمایل مردم به مقابله با جهان است. کسانی که به سمت قضاوت تمایل دارند، ساختار و تصمیمات محکم را ترجیح می دهند. افرادی که بر اساس ادراک عمل می کنند بازتر ، انعطاف پذیر و سازگار تر هستند. این دو گرایش با مقیاسهای دیگر تعامل دارند.
تیپهای شخصیتی MBTI چه هستند؟
مایرز و بریگز بعد از مطالعات گسترده در باب شخصیت به چهار فاکتور اصلی شخصیتی رسیدند که میتونند در کنار هم یک کد چهارحرفی رو ایجاد کنند و بدین ترتیب ۱۶ تیپ شخصیتی به دست میآید:
- درونگرا (I) یا برونگرا (E): نحوۀ جذب انرژی؛ در تنهایی یا در جمع؟
- شهودی (N) یا حسی (S): نحوۀ دریافت یا بیان اطلاعات؛ کلینگره یا جزئینگر؟
- فکری (T) یا احساسی (F): نحوۀ تصمیمگیری؛ تصمیم نهایی رو با منطق میگیره یا احساس؟
- منظم (J) یا منعطف (P): نحوۀ ساماندهی مکان و زمان؛ دوست داره نظم و چهارچوب داشته باشه یا آزادی و انعطاف در برنامهها رو ترجیح میده
بسیار عالی و ممنونم از وبلاگ خوبتون