کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

بهترین روشها، ترفند و تکنیکهای تربیت را
در کنار هم جمع کردیم...
پاسخهایی کاربردی، معتبر و تاحدامکان جامع به سوال های رایج...

«محمدرضا سرافرازی»
«محمدرضا سرافرازی»

طبقه بندی موضوعی وبلاگ اخلاق و تربیت

 درآمدی بر پیشینه پژوهشیِ «علم دینی»

محمدرضا سرافرازی اردکانی


 

علم دینی از موضوعات مهمی است که در این راستا تحقیقات بسیاری انجام شده است. شاید بتوان گفت در سخن اکثر بزرگان دینی و اندیشمندان علوم اسلامی و حتی دیگر علوم سخنی از علم دینی به میان آمده است. در این نوشته،‌ سعی شده است تا دسته بندی ای از این تحقیقات ارائه دهد و نکات مهم در این پژوهش ها را دسته بندی و بدان اشاره نماید. همانطور که در لیست کلیدواژه های مرتبط نگاه می کنید، تعداد زیادی موضوعات مختلف، در ارتباط با علم دینی هستند. این کلیدواژه ها مقالاتی بسیاری را در روبروی انسان قرار می دهد. در این مقاله سعی شده است، مقالاتی که بیشترین ارتباط را با موضوع علم دینی دارند را جمع آوری نماید.

کلیدواژه های مهم در این موضوع:

در موضوع علم دینی به کلیدواژه های مرتبطی می توان اشاره کرد، که به قرار زیر است:

علم دینی، اسلامی سازی علوم،‌ علم و دین، روش شناسی علم، روش تجربی، دین پژوهی، تعارض علم و دین، روش شناسی علوم، روش شناسی پژوهش دینی،‌ علم اسلامی، علم سکولار، نهضت نرم افزاری، هرمنوتیک، اصول فقه، روش شناسی تفسیر قرآن، پژوهش کیفی، علم مدرن

موضوعات مهم در باب علم دینی:

از آنجاییکه در اکثر مقالات با ورود و نتیجه گیری های متفاوتی روبرو هستیم، انتخاب یک رویه برای دسته بندی موضوعات مطروحه در نگاه اول کار ناممکنی می نمود. به نظر رسید دسته بندی معناداری در ارائه بحث با نظر به تفاوت جایگاه هر موضوع در هر مقاله ارائه نگردد. تنها سعی شود در تیترهای مختلف، به مباحث هر مقاله و کتاب اشارتی صورت گیرد.

در این مقاله سعی می شود،‌ با ارائه گزارش از مقالات، تمایزات روشن گردد.

امکان علم دینی:

v    عطار زاده،مجتبی؛ امکان یا امتناع علم دینی در مقام اثبات، مجله: مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی » بهار 1387 - شماره 37 (علمی-ترویجی) (32 صفحه - از 177 تا 208)

v    نکوئی سامانی،مهدی؛   علم دینی؛ امکان یا امتناع؟، مجله: مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی » بهار 1387 - شماره 37 (علمی-ترویجی) (33 صفحه - از 144 تا 176)

v    سوزنچی،حسین؛ امکان علم دینی؛ بحثی در چالش های فلسفی اسلامی سازی علوم انسانی، مجله: معرفت فرهنگی اجتماعی » پاییز 1389 - شماره 4 (30 صفحه - از 31 تا 60)

v    قائمی نیک،محمدرضا؛ معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، مجله: کتاب ماه علوم اجتماعی » دوره جدید، دی و بهمن 1390 - شماره 46 و 47 (3 صفحه - از 51 تا 53)

v    رجبی،  امکان علم دینی،: مجله: معرفت فرهنگی اجتماعی » پاییز 1390 ، سال چهارم - شماره 8

رجبی،  در این مقاله دلایل مخالفان را بیان می کند و پاسخ هایی در رد آن ارائه می نماید. ایشان دلایل را به سه دسته کلی تقسیم می کند: دلایل معرفت شناختی و روش شناختی؛‌ شواهد تاریخی و دلیل روانشناختی

در اینجا به صورت دسته بندی شده به نکات مهم آن اشاره می نماییم:

دلایل مخالفان علم دینی

1.      دلایل معرفت شناختی و روش شناختی؛

)          لزوم تفکیک دانش از ارزش: فقدان رابطة میان ارزش و واقعیت، یا هست و نیست ها و باید و نبایدها، و لزوم تفکیک دانش از ارزش.[1] پاسخ: اسلام، فقط بیانگر ارزش ها نیست و از هست ها و نیست ها هم بسیار سخن گفته است.

‌أ)        وحدت موضوع و وحدت روش و هدف علم: تمایز علم، یا به موضوع آن است که واحد است؛ یا به روش است که آن هم واحد است؛ و یا به غایت و هدف است که آن نیز به موضوع باز می گردد و وقتی موضوع واحد باشد، و غایت و هدف هم واحد می شود. پاسخ: در این نظر، تمایز علوم را به یکی از سه امر (موضوع، روش و هدف) منحصر می دانند، در صورتی که در نظرهای دیگر برخی مسائل را هم در تمایز علم دخیل می دانند.[2] برخی نیز تلفیق آنها را در نظر می گیرند.[3]

پاسخ دوم: بحث دربارة تمایز به موضوع، روش و هدف، در تمایز برون علمی مطرح است و آنچه در بحث علم دینی و غیر دینی مد نظر می باشد، تمایز درون علمی است. برای مثال، کسی که از جامعه شناسی اسلامی سخن به میان می آورد، نمی خواهد علمی غیر از جامعه شناسی به نام جامعه شناسی اسلامی پدید آورد؛ بلکه در پی پدید آوردن یک سنخ یا صنف و مصداقی از علم جامعه شناسی است که متمایز از سنخ ها، اصناف و مصادیق دیگر است.[4]

ج) روش علم(نباید به غیر از تجربی باشد). پاسخ: اولا ایشان تاکید می کند، روش ها باید بر روی قواعد و ضوابط قاعده‌مند خودش باید صورت پذیرد و نه تعداد یک روش و انحصار یک روش در علم. ایشان در ادامه روش وحیانی را متفق نظر مسلمانان می داند که در علم،‌ روشی پذیرفته شده است.

د) متناقض بودن مفهوم علم دینی،‌ چون روش یکی تجربی و روش دیگری وحیانی است و باهم جمع نمی شود. پاسخ: علم دینی،‌ علمی است که هم روش تجربی و هم روش وحیانی را قبول دارد و اشکالی به وجود نمی آورد.

 ه) عدم کفایت داده های دینی؛ داده های دینی برای ایجاد علم و پژوهش هایی که بتواند پاسخگوی نیازهای بشر باشد، به شدت کافی نیست و یارای این وظیفه را ندارد. پاسخ: 1. ایشان ابتدا این حرف را رد می کنند، که کسانی که می گویند علم دینی به معنای رد روش تجربی نیست که با این فرض بگوییم علم دینی یارای پاسخگویی به نیازهای بشر را ندارد. 2. این یک مدعا است که داده های دینی کم است و ادعای مقابل آن می گوید که داده ها چندان کم هم نیستند. این ادعا باید توسط طراحان آن اثبات گردد.

و) نا کارآمدی علم دینی: مثلا علم دینی ای که با مبانی شیعه تولید می شود، منحصر به جامعه شیعی است و دارای زبان جهانی نیست.

 پاسخ:

1. مگر هر علمی با مبانی خود ایجاد می شود، برای همه قابل قبول است، مثلا علمی که با مبانی سکولار تولید می شود، برای همه بشریت قابل قبول است.

 2. مبانی روش وحیانی هم دلایل خودش را دارد که می تواند ابتدا برای مخاطب اثبات و در ادامه سخن بر مبنای آن آورده شود.

ز‌)      تناقضات یافته های تجربی و وحیانی:

پاسخ:

‌أ)        مگر بین یافته های تجربی تناقضات وجود ندارد.

‌ب)  چرا دلیلی بر اولویت یافته های تجربی در زمان تعارض می باشد.

‌ج)    عارض های علم و دین، ظاهری و بدوی است و با بررسی دقیق آن علت تعارضات ظاهری هویدا می شود. 

در بخش تعارضات علم و دین در همین مقاله دقیق‌تر به این موضوع پرداخته می شود.

 

2.      شواهد تاریخی:

الف) سابقه ناموفق دینی کردن علوم:

0.      در مسیحیت. پاسخ: عدم تعمیم سوابق گذشته و مشکلات مسیحیت به اسلام. در مسیحیت با متون تحریف شده روبرو هستیم که در اسلام این موضوع وجود ندارد

2.    در عقاید مارکسیستی

‌ب)  منسوخ شدن داعیه علم دینی:

گورویح در حوزة علوم اجتماعی مسائل متعددی را تحت عنوان مسائل نادرست قرن نوزدهم مطرح می کند که به نظر او، امروزه هیچ دانشمند اجتماعی آن را نمی پذیرد.[5]

علم دینی و مجموعه مصادیق آن نیز از این مقوله است و جامعه شناسی اسلامی یکی از مصادیق علم دینی است که دوران آن گذشته و سخن گفتن از آن به معنای نبش قبر مسئلة مرده ای است که در مقطعی از تاریخ علم، مسئلة روز بوده است و امروزه هیچ طرف داری ندارد. [6]

پاسخ: پذیرش علم دینی در بین دانشمندان حتی غربی، از دلایلی است که می توان گفت بحث علم دینی منسوخ نشده است. حتی برخی برتری علم دینی را مدعی شده اند مثل مارتین لینکز که نام کتاب خود معارف قدیم و خرافات جدید نهاده و به بیان برتری علمی داده های دینی بر علوم جدید پرداخته است.[7] همچنین دلیل بیان این مسائل تطبیق مباحث مسیحیت با اسلام است که تفاوت های زیادی بین تعالیم این دو دین الهی وجود دارد.

3.      روانشناختی:

الف) احساسی ـ عاطفی بودن تلاش برای دفاع از علم دینی: دفاع از علم دینی برخاسته از تعصبات دینی است و وجهه عاطفی دارد. پاسخ: جایگاه عقل در اسلام، جایگاه رفیعی دارد که حتی در اثبات خود دین نیز از آن استفاده می گردد.[8]

ب) دارای پیشفرض های قوی در مواجهه با مباحث

معرفی کتاب و مقاله با موضوع علم و دین:

v    ملکیان، مصطفی(1335)، تعارض علم و دین، موسسه پژوهشی نگاه معاصر، تهران، 1375

v    مصباح یزدی، محمد تقی(1313)، رابطه علم و دین، موسسه امام خمینی ره، قم، 1392

v    خلاصه مقالات همایش علم و دین با محوریت اخلاق، معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت معلم،  سبزوار، 1386

v    خسروپناه، عبدالحسین، رویکرد استاد مطهری به علم و دین، ویراستیاری محمدباقر انصاری و بازنویسی سید سعید روحانی، دفتر نشر معارف، تهران، 1390

v    علیرضا اعرافی؛ فقه تربیتی: یادگیری علم و دین، محقق:سیدتقی موسوی؛ ویراستار:محمد خیری، موسسه فرهنگی هنری اشراق و عرفان، 1393.

v    ساجدی، ابوالفضل، مشکی، مهدی، دین در نگاهی نوین: مناسبات دین و عرفان، عقل، علم و مدرنیته ، موسسه امام خمینی ره، قم، 1388

v    پایان نامه کارشناسی ارشد: حلیمی، صفدر، رابطه علم و دین از دیدگاه عقل و نقل، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1385

v    نجیبی،مهدی؛ بهروز،محمد رضا؛  فلسفه ی علم، مجله: کلام اسلامی » بهار 1382 - شماره 45 (18 صفحه - از 92 تا 109)

v    حمیدرضا حسنی و دیگران، علم دینی، دیدگاه ها و ملاحظات

v    سوزنچی،حسین؛  علم دینی به منزله مبنایی درباب نحوه تعامل علم و دین، مجله: راهبرد فرهنگ » تابستان 1388 - شماره 6 (26 صفحه - از 31 تا 56)

v    محیطی اردکان،محمد علی؛ مصباح،علی؛ بایدها و نبایدهای اسلامی سازی علوم انسانی از دیدگاه علامه مصباح، مجله: معرفت فلسفی » پاییز 1391، سال دهم - شماره 37 (علمی-پژوهشی) صفحه - از 137 تا 166

v    ساجدی،ابوالفضل؛ اسلامی سازی علوم انسانی؛ آسیب شناسی، مجله: معرفت » آبان 1390 - شماره 167 (علمی-ترویجی) (12 صفحه - از 61 تا 72)

v    پارسانیا،حمید؛   بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی، مجله: راهبرد فرهنگ » پاییز 1387 - شماره 3 (16 صفحه - از 17 تا 32)

v    سخنران: نصر،سید حسین؛    مترجم: قاسمیان،رحیم؛  بر سر علم اسلامی چه آمده است؟ (درباره اسلام و علم مدرن)، مجله: خردنامه همشهری » دی 1385 - شماره 10 (4 صفحه - از 10 تا 13)

v    قنبرلو،عبدالله؛   چشم اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن، مجله: پژوهش های علم و دین » بهار و تابستان 1390 - شماره 3 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه - از 33 تا 56)

v    قربانی،قدرت الله؛   نگاهی به کارکردهای معرفتی دین در زندگی مدرن بررسی نقش علم دینی، مجله: پژوهش های علم و دین » پاییز و زمستان 1389 - شماره 2 (علمی-پژوهشی) (30 صفحه - از 109 تا 138)

v    قدیر دانش،محمد؛   ویژگی های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی، مجله: معرفت فرهنگی اجتماعی » پاییز 1389 - شماره 4 (30 صفحه - از 95 تا 124)

v    زارعیان،فائزه؛   نگاهی نو به علم مدرن و خداباوری، مجله: کتاب ماه فلسفه » بهمن 1390 - شماره 53 (4 صفحه - از 42 تا 45)

v    نصر،سید حسین؛    مترجم: سلیمانی،مرضیه؛  جهان بینی اسلامی و علم مدرن، مجله: اطلاعات حکمت و معرفت » مرداد 1390 - شماره 64 (4 صفحه - از 58 تا 61)

v    قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و علم مدرن، مجله پگاه حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.

این مقاله برای آشنایی با اندیشمندان غربی نیز مناسب است.

قدردان ملکی در این مقاله رویکردهای اساسی در نسبت علم ودین را اینگونه دسته بندی می نماید.  در کل مى‌توان چهار رویکرد اساسى که در نسبت علم و دین از نیمه دوم بیستم اخذ شده را بیان کرد:

1)      رویکرد تعارض انگارانه؛ به معنای تعارض علم و دین:

حال با این بیان تعارض بین علم و دین در چهار امر مى‌تواند قابل تصور باشد:

 الف - موضوع علم و دین؛

 ب - متد علم و دین؛

 ج - غایت علم و دین؛(اساسی ترین نقطه تعارض)

 د - زبان علم و دین.

مى‌توان به چند جریان فکرى که بر تعارض بنیادى علم و دین تأکید دارد اشاره کرد. الف) علم گرایى؛ ب) امپریالیسم علمى؛ ج)  نص گرایى و اقتدارگرایى مسیحى.

تنها علم است که عینى، بى طرف، جهان شمول، انباشت پذیر و رشد یابنده است. بر عکس گفته مى‌شود که سنن دینى تعصب آمیز، محدود، غیر نقادانه و در برابر تغییر مقاوم هستند

در میان دانشمندان نیز طرفداران زیست شناسى مولکولى، همچون »فرانسیس کریک«، و »ژاک موناد« در کتاب »اتفاق و ضرورت« مى‌گوید: تنها بشر است که خالق ارزش‌هاست و نیز فیزیکدانى همچون »الستیون وین برگ« معتقد بود فعالیت علمى، به تنهایى منبعى براى تسلّى آدمى در جهانى بى معنى است.

2)      رویکرد تمایز انگارانه؛ استقلال هر دو حوزه علم و دین

هر کدام بر حقانیت و مشروعیت دیگرى صحّه مى‌گذارند و بر تفاوت نوع کارکردشان به لحاظ تفاوت موضوع و غایت و متدشان و نیز زبانشان تاکید مى‌ورزند، به همین روى نبایستى با معیار علم، دین را و با معیار دین، علم را بسنجیم.

 در این راستا می توان به برخی رویکردها اشاره نمود: رویکرد نوارتدوکسى (ساخت کیشى نوین)

از نظرگاه سخت کیشى نوین، فرق بین روشهاى الهیات و علم، ناشى از تفاوت بین موضوع معرفت آنهاست. الهیات با خداوند متعالى و مرموز سر و کار دارد.  رویکرد اصالت وجودى (اگزیستانسیالیستى) در این رویکرد شخصیت‌هایى؛ همچون »کى یرکگور« »مارتین بوبر« »رودلف بولتمان« به چشم مى‌خورند. رویکرد دوّمى مبناى تعارض علم و دین در تقسیم ثنایى بین وجود انسان و ماسواى انسان؛ یعنى اشیاء را فاقد آگاهى و هویّت مى‌دانند. به عبارت دیگر، معرفت علمى، معرفتى غیرشخصى و عینى است، امّا معرفت دینى عمیقاً شخصى و ذهنى است. موضوع علم، اشیاى مادّى و نقش و کارکرد آنها است، امّا موضوع دین واقعیت‌هاى شخصى و اخلاقى است.»رویکرد تحلیل زبانى:  در این رویکرد بر تفاوت نقش و وظیفه زبان دینى و زبان علمى تأکید مى‌شود. به این بیان که زبان علمى منوط و مقید به مشاهدات تجربى است. و هیچ نوع تعمیم متافیزیکى درباره ماهیت حقیقت را به دست نمى‌دهد، در حالى که زبان دینى وظیفه‌اش، به بار آوردن اهتدایى که موضوعش، جهت و غایت واپسین آدمى است، مى‌باشد.

3)      رویکرد تعامل گرایانه

4)      رویکرد وحدت گرایانه.

این دو رویکرد را توضیحی ارائه نمی دهد.

 

جایگاه عقل در دین اسلام:

آیت الله جوادی آملی در کتابی به تبیین جایگاه عقل در مبانی دین اسلام می پردازد و نظرات خود را در آن بیان می دارد:

v    جوادی آملی، عبدالله؛ منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ویراستار:حسین شفیعی؛ تهیه و تنظیم:احمد واعظی - مرکز نشر اسرا، قم،‌ 1386.

جناب آقای فنایی، طی مقاله ای به تبیین سخنان ایشان و نقدی بر کتاب وی می پردازد:

v    فنائی اشکوری،محمد؛ جایگاه عقل و وحی در هندسه معرفت بشری (تحلیل و بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی)، مجله: معرفت فلسفی » تابستان 1388 - شماره 24 (علمی-پژوهشی) (30 صفحه - از 37 تا 66)

در ادامه به بخشهایی از این مقاله می پردازیم:

نظریه هایی که استاد جوادی آملی در این بحث طرح میکند، برگرفته از معرفت‌شناسی حکمت متعالیه است که در آن، بر سازگاری و جمع راههای مختلف معرفت تأکید میشود. بر پایه این معرفت‌شناسی، راههای مختلفی برای وصول به حقیقت هست که: اولا همه معتبرند، ثانیا با هم سازگارند، و ثالثا مکمّل یکدیگرند؛ از اینرو، برای تحصیل معرفت، باید کوشید از همه آن راهها کمک گرفت. بر این اساس، عقل و نقل دو راه برای تحصیل معرفت‌اند که اصولا با یکدیگر هماهنگ هستند و جمع آنها در شناخت دین ضروری است. بر این مبنا، استاد با تبیین مناسبات عقل و نقل میکوشد تا به نزاع سنّتی بین عقل و وحی، و علم و دین پایان دهد و بر پایه آن، برخی دیگر از مناقشات نظری جاری را حل نماید.

از نظر استاد جوادی، طرح پرسشهای یادشده به این شکل نادرست است؛ بنابراین، با به کارگیری این شیوه از طرح بحث، انتظار حلّ آن نابجاست. اساسا عقل در سطح وحی نیست؛ از اینرو، نمیتوان از نسبت این دو بحث کرد. آنچه در سطح عقل است نقل میباشد، نه وحی. به عبارت دیگر، عقل همتای وحی نیست، بلکه همتای نقل است، و علوم عقلی همسطح علوم نقلی هستند، نه همسطح وحی. نقل فهم و تفسیر ما از وحی است، نه خود «وحی» که غیرمعصوم به آن دسترسی ندارد. وحی مصون از خطاست، امّا نقل همچون عقل امکان خطا دارد: «وحی سلطان علوم است و صاحبان علوم عقلی و نقلی (حکیمان و فقیهان) را به حریم آن راهی نیست. علوم عقلی و نقلی هر دو همراه با اشتباهات و خطاهاییاند، حال آنکه در ساحت وحی الهی خطا راه ندارد.» ارزش هیچ علم و کشفی به اندازه وحی نیست. از اینرو، فیلسوف و متکلّم با فقیه و محدّث سنجیده میشوند، نه با نبی و وصی.

عقل و نقل دو راهی هستند که ما را به دین میرسانند. خدا جاعل و خالق دین، و عقل و نقل کاشف آن قلمداد میشود. با استفاده از عقل و نقل، میتوان دین را شناخت و تشخیص داد که چیزی جزء دین است. بنابراین، «عقل و نقل بعد از وحی، و تحتشعاع آن، هر دو منبع معرفتشناختی دین را تأمین میکنند.» عقل به ادراک دین میپردازد و کاری با انشای احکام دینی ندارد؛ یعنی عقل چیزی بر دین نمیافزاید، بلکه همانند آیینهای است که حکم خدا را نشان میدهد. عقل ربوبیت و مولویت و نیز قدرت بر ثواب و عقاب ندارد؛ بنابراین، نمیتواند تشریع کند. حکم عقل به معنای کشف عقل است، چنانکه نقل نیز همین شأن را دارد. «عقل ـ مانند طبیب ـ اهل درایت و معرفت است، نه اهل ولایت و حکومت؛ لذا همانند طبیب فاقد حکم مولوی است، زیرا وی مدرک است نه حاکم.» عقل نظری حکمی صادر نمیکند، بلکه با کشف ملاک حکم حکم را کشف میکند.

چنانکه گفتیم، عقل مصدر یا منبع دین و نیز میزان آن نیست تا هرچه مطابق برهان عقلی باشد دین شمرده شود و هرچه عقل برهانی به آن راه نداشته باشد خارج از دین محسوب شود. به واقع، این بینش افراطی است و عقل را میزان دین میانگارد. بر این مبنا، هنگامی که عقل رشد میکند، دیگر نیازی به دین نیست؛ در حالی که عقل هیچگاه ما را از دین بینیاز نمیکند. بینش تفریطی نیز که به شأن عقل لطمه میزند، صحیح نیست. از اینرو، نباید چنین بپنداریم که عقل فقط کلید ورود به دین است؛ و بدینترتیب، از عقل در اثبات وجود خدا، نبوّت، و حجّیت کتاب و سنّت استفاده نماییم، امّا پس از آن اعلام کنیم که: دیگر نیازی به عقل نداریم؛ از اینرو، برای فهم دین، به سراغ کتاب و سنّت میرویم. «یکی از آثار مشئوم و تلخ نگاه تفریطی به عقل تفسیر متحجّرانه از دین و تبیین راکدانه و جامدانه، نه پویا و پایا، از آن است.» تردیدی وجود ندارد که عقل هم مفتاح و هم مصباح است و همواره در فهم دین به ما کمک میکند.

خلاصه نظریه استاد جوادی در اینباره این است که: اولا عقل در برابر دین یا وحی نیست، بلکه در برابر نقل است؛ ثانیآ عقل و نقل هردو در درون دین قرار دارند، نه بیرون از دین و در مقابل آن؛ ثالثآ عقل نیز مانند نقل حجّت و معتبر است و از این جهت فرقی با آن ندارد. توضیح آنکه عقل و نقل به یک مبدأ و مصدر برمیگردند: نقل «ما انزله اللّه»، و عقل «ما الهمه اللّه» است. همه مراتب عقل، از عقل تجربی گرفته تا عقل ناب و حتی عقل عرفی که موجب طمأنینه عقلایی باشد، حجّت شرعی شمرده میشود.

یکی از فصول این کتاب اسلامیسازی علوم می باشد:

یکی دیگر از فایدههای قرار دادن عقل در درون هندسه معرفت دینی، اسلامی شدن علوم است. اگر عقل ـ مانند نقل ـ حجّت دینی باشد، محصولات آن در علوم مختلف فلسفی، ریاضی، طبیعی، و انسانی به منزله معارفی دینی خواهند بود. برای اسلامیسازی علم، باید نحوه نگاه ما به علوم و ارتباط آنها با یکدیگر تصحیح شود. هر علمی زیرمجموعهای از یک جهانبینی است. نگاه الحادی به علم، ناشی از فلسفه علم الحادی میباشد که آن نیز محصول فلسفه الحادی است؛ چنانکه نگاه دینی به علم از فلسفه علم دینی سرچشمه میگیرد که آن نیز محصول فلسفه الهی است. بر این مبنا، علم یا الهی و دینی است یا الحادی؛ پس، علم سکولار به معنای علم خنثی و بیطرف نداریم. البته ممکن است که عالِم تجربی، به فلسفه علم و فلسفه مطلق توجّهی نداشته و از این لحاظ بیطرف و فاقد موضع فلسفی باشد؛ ولی علم چنین نیست. شایان ذکر است که علم راستین (و کشف حقیقت) هیچگاه الحادی نیست، بلکه همیشه الهی است.

از اینرو، برای اصلاح علم موجود، باید فلسفه و جهانبینی حاکم بر آن را اصلاح کرد. جهانبینی حاکم بر علم موجود، به جهت غفلت از مبدأ و معاد، منقطعالاول و الآخر است. در نگاه اسلامی، جهانبینی را نباید از علم طلب کرد؛ بلکه عقل برهانی و نقل معتبر عهدهدار ارائه جهانبینی هستند.

چنانکه گفتیم، در این نگاه، هر علمی الهی و دینی است (نه بشری و طبیعی)، و علم غیردینی و سکولار وجود ندارد؛ گرچه عالم ممکن است سکولار باشد. بر این اساس، هر علمی دارای حجّیت شرعی است. اگر گزارهای علمی بیان واقع باشد، ایمان به آن واقع لازم است و اگر مقتضی موضعی عملی باشد، التزام به آن لازم است. در علومی که نتایج عملی دارند مانند علوم پزشکی، مهندسی و هواشناسی، یافتههای علمی اطمینانی حجّت شرعیاند و آثار شرعی بر آنها مترتّب است. گاه نیز عقل و نقل حکم ارشادی و غیرالزامی را کشف میکنند که انسان در عمل به آن آزاد است.

در بخشهایی از این کتاب به نقد مکتب تفکیک می پردازند. در ادامه بحث های روش شناسی را برای ایجاد نوآوری و نظریه پردازی علم دینی به میان می آورند:

به‌طور کلی علمای متدولوژی روش‌ها را به سه دسته کلی تقسیم کرده‌اند:

الف) روش‌های تجربی؛ در علومی مثل فیزیک، شیمی، زیست شناسی، زمین شناسی، هواشناسی، معدن شناسی و نظایر آن می‌توان از روش تجربی استفاده کرد. البته تجربه انواع مختلفی دارد، ولی سبک مشترک همة آن علوم روش تجربی است.

ب) روش‌های نقلی و تاریخی؛ دستة دیگری از علوم وجود دارد که در آنها باید صرفاً از اسناد و مدارک استفاده کرد. تاریخ، مثال روشن این دسته است.

ج) روش عقلی ـ تحلیلی؛ در مسائلی که صرفاً عقلی است، مثل مسائل علم منطق، الهیات ـ فلسفه الهی‌ـ ، ریاضیات، به‌ویژه ریاضیات تحلیلی، تنها روش حل مسائل، روش تحلیلی و عقلی است. یعنی صرفاً از عقل می‌توان استفاده کرد؛ آن هم با روش تحلیلی و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند نتیجه‌بخش باشد. در هیچ آزمایشگاهی نمی‌توان معلوم کرد که معادلة درجه دوم چگونه حل می‌شود؛ این مسئله تجربه‌بردار نیست؛ زیرا موضوع آن تعدادی عدد محض است؛ چیزی نیست که عینیت داشته باشد تا بتواند متعلق تجربه واقع شود. حتی گاهی عدد هم نیست، بلکه صرفاً نمادهایی است که علائم قراردادی مفاهیم‌اند.

معرفی دیگر کتب در این زمینه:

v    رشاد،علی اکبر؛ عقاید دینی و نسبت عقل با آن از منظر قرآن و حدیث، مجله: قبسات » پاییز 1389 - شماره 57 (علمی-پژوهشی) (26 صفحه - از 5 تا 30)

v    برنجکار،رضا؛کارکردهای عقل و نقش های آن در معرفت دینی، مجله: معرفت فلسفی » تابستان 1391، سال نهم - شماره 36 (علمی-پژوهشی)(صفحه - از 71 تا 100)

v    فخلعی،محمد تقی؛ پژوهشی در چیستی سیره عقلا و نسبت آن با حکم عقل، مجله: فقه واصول » بهار و تابستان 1389 - شماره 84 (علمی-پژوهشی) (30 صفحه - از 97 تا 126)

v    بهشتی پور،روح الله؛ عقل و وحی از نظر علامه طباطبایی، مجله: فلسفه دین » بهار 1390 - شماره 9 (علمی-پژوهشی) (20 صفحه - از 5 تا 24)

v    مطلبی،محمدموسی؛ جمشیدی،حسن؛ منزلت دلیل عقل در سیره استنباطی فقهای شیعه، مجله: پژوهش‌های فقهی » بهار و تابستان 1391 - شماره 11 (علمی-پژوهشی) (28 صفحه - از 105 تا 132)

v    کریم پورقراملکی،علی؛  فهم جایگاه عقل در تفسیر شیعه، مجله: پژوهشهای قرآن و حدیث » بهار و تابستان 1390 - سال چهل و چهارم، شماره 1 (علمی-پژوهشی) (20 صفحه - از 67 تا 86

v    میر دریکوندی،رحیم؛ مقایسه تحلیلی عقل دینی و هوش شناختی، مجله: معرفت » تیر 1390 - شماره 163 (علمی-ترویجی) (18 صفحه - از 35 تا 52)

v    عرب‌صالحی،محمد؛ کارکرد‌های عقل عملی در اصول فقه شیعه ، مجله: قبسات » بهار 1391 - شماره 63 (علمی-پژوهشی) (26 صفحه - از 109 تا 134)

v    پوررستمی،حامد؛ طاهرنژاد،محمدعلی؛ عقل و علم و تعامل آنها در منظومۀ معرفتی شیعه، مجله: قبسات » تابستان 1390 - شماره 60 (علمی-پژوهشی) (22 صفحه - از 87 تا 108)

v    اسلامی،سید حسن؛ طباطبایی و دفاع از منزلت عقل، مجله: پژوهش دینی » پاییز 1384 - شماره 11 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه - از 93 تا 116)

v    سعادتی خمسه،اسماعیل؛  نسبت عقل و دین در فلسفه کانت ، مجله: پژوهش های علم و دین » پاییز و زمستان 1389 - شماره 2 (علمی-پژوهشی) (28 صفحه - از 65 تا 92)

v    صادق زاده قمصری،فاطمه؛ هماهنگی عقل و معارف وحیانی دین در حکمت صدرایی، مجله: مقالات و بررسیها » تابستان 1380 - شماره 69 (علمی-پژوهشی) (18 صفحه - از 203 تا 220)

v    نورالدین،حیدر؛ نقش عقل در معرفت از دیدگاه علامه مجلسی، مجله: پژوهش های فلسفی - کلامی » بهار 1388 - شماره 39 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه - از 251 تا 274)

v    مهدوی راد،محمد علی؛ تجری،محمد علی؛  نقش عقل در نقد و فهم حدیث از دیدگاه شیخ مفید، مجله: پژوهش های فلسفی - کلامی » زمستان 1387 - شماره 38 (علمی-پژوهشی) (22 صفحه - از 165 تا 186)

v    برنجیان،جلال؛ نسبت عقل و شرع، مجله: سفینه » بهار 1390 - شماره 30 (علمی-ترویجی) (29 صفحه - از 153 تا 181)

v    همامی،عباس؛ علی اکبرزاده،حامد؛ عقل و نقش آن در تفسیر از نگاه مکتب تفکیک، مجله: پژوهش دینی » بهار و تابستان 1391 - شماره 24 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه - از 5 تا 28)

v    میناگر،غلامرضا؛ سازگاری عقل و وحی در حکمت متعالیه؛ مجله: اندیشه نوین دینی » پاییز 1388 - شماره 18 (علمی-پژوهشی) (26 صفحه - از 135 تا 160)   

v    اکبری تختمشلو،جواد؛ زیباکلام،سعید؛عقلانیت در فلسفه علم پوپر، مجله: فلسفه علم » پاییز و زمستان 1390 - شماره 2 (علمی-پژوهشی) (40 صفحه - از 25 تا 64)

v    خیراللهی،محمود؛ جایگاه عقل در قلمرو دین، مجله: معرفت » آذر 1387 - شماره 132 (علمی-ترویجی) (18 صفحه - از 73 تا 90)

مقالات با موضوع علم و دین:

v    علوی،سید محمد کاظم؛ صبور،نرگس؛ تعامل علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مجله: مشکو‌ة » زمستان 1389 - شماره 109 (علمی-ترویجی) (21 صفحه - از 60 تا 80

v    زاهدی،محمد صادق؛ ثمره هاشمی،سیداحمد؛ رابطۀ علم و دین در آرای مرتضی مطهری و مهدی بازرگان، مجله: پژوهش های علم و دین » پاییز و زمستان 1392 - شماره 8 (علمی-پژوهشی) صفحه - از 59 تا 76.

v    حسامی فر،عبدالرزاق؛ مطهری و نسبت میان علم و دین، مجله: پژوهش های علم و دین » پاییز و زمستان 1392 - شماره 8 (علمی-پژوهشی) صفحه - از 25 تا 42)

v    محیطی اردکان،محمد علی؛ پیشینۀ رابطۀ علم و دین در اسلام و غرب، مجله: معرفت » مرداد 1392، سال بیست و دوم- شماره 188 (علمی-ترویجی) صفحه - از 29 تا 42.

v    حسامی فر،عبدالرزاق؛ مطهری و نسبت میان علم و دین، مجله: پژوهش های علم و دین » پاییز و زمستان 1392 - شماره 8 (علمی-پژوهشی) صفحه - از 25 تا 42.

v    قنبرلو،عبدالله؛ چشم اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن، مجله: پژوهش های علم و دین » بهار و تابستان 1390 - شماره 3 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه - از 33 تا 56)



[1]. با نظر به حمیدرضا حسنی و دیگران، علم دینی، دیدگاه ها و ملاحظات، ص 210.

[2] . با نظر به امام خمینی، تهذیب الوصول، ج 1، ص 8.

[3] . با نظر به محمود محمدی عراقی و دیگران، درآمدی به جامعه شناسی اسلامی، ج 2، ص 36ـ38.

[4] . با نظر به محمود محمدی عراقی و دیگران، درآمدی به جامعه شناسی اسلامی، ج 2، ص 36ـ38.

[5] . با نظر به ژرژ گورویچ، طرح جامعه شناسی امروز، ترجمه عبدالحسین نیک گهر.

[6]  حمیدرضا حسنی و دیگران، علم دینی، دیدگاه ها و ملاحظات، ص 203.

[7] . مارتین لینگز، باورهای کهن و خرافه های نوین، ترجمه کامبیز گوتن.

[8] . به بخش جایگاه عقل در علم دینی در همین مقاله مراجعه شود.


محمدرضا سرافرازی اردکانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی