کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

بهترین روشها، ترفند و تکنیکهای تربیت را
در کنار هم جمع کردیم...
پاسخهایی کاربردی، معتبر و تاحدامکان جامع به سوال های رایج...

«محمدرضا سرافرازی»
«محمدرضا سرافرازی»

طبقه بندی موضوعی وبلاگ اخلاق و تربیت


بازگشت به فهرست اصلی

بررسی ارتباط منطقی میان مفاهیم هنجاری در کتاب «در آمدی به منطق تکلیف»

 

درآمدی به منطق تکلیف

تالیف فرشته نباتی

انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی

1391.

مروری اجمالی بر «درآمدی به منطق تکلیف» به قلم مؤلف

منطق تکلیف، حوزه‌ای از منطق است که به بررسی مفاهیم هنجاری، ارتباط منطقی میان این مفاهیم و استنتاجاتی که دارای مقدمات حاوی این مفاهیم هستند، می‌پردازد. مفاهیم هنجاری مفاهیمی مانند «الزام» (باید) «تجویز» (شاید) و «نهی» (نشاید) هستند.

قبل از هر چیز باید توجه داشت که برای تأسیس یک نظام منطقی، مفاهیمی مثل سازگاری و اعتبار نقش کلیدی دارند و این مفاهیم به‌واسطه «صدقِ» جملات مورد استفاده در استنتاج‌ها تعریف می‌شوند. یعنی به‌کارگیری این مفاهیم، وابسته به آن است که بتوانیم صدق و کذب را به جملات نسبت دهیم، پس برای تأسیس نظام منطقی تکلیف پیش از هر چیز باید پرسید که آیا در منطق تکلیف که با جملاتی در مورد تکالیف سروکار داریم می‌توان صدق و کذب را به این جملات نسبت داد؟

صدق و کذب تنها به جملات اِخباری نسبت داده می‌شود، در مورد جملات امری نمی‌توان گفت صادق یا کاذبند، این جملات، جملاتی انشائی هستند. جملات امری را نمی‌توان صادق یا کاذب خواند ولی از طرفی به‌نظر می‌رسد که بعضی امرها از امرهای دیگر نتیجه می‌شوند یا دو امر می‌توانند با هم سازگار باشند

این مسئله در مورد منطق امری و امکان ایجاد چنین نظامی خیلی جدی مطرح است، اما در مورد منطق تکلیف می‌توان مسئله را حل کرد. یک جمله بیان‌کنندۀ الزام مثل «مقررات راهنمایی و رانندگی باید رعایت شود» یا «تو باید به دوستت کمک کنی» را به دو شکل می‌توان به‌کار برد:

1) این جملات را بیان‌کننده امر و دستوری در نظر بگیریم که به‌وسیلۀ آنها به مخاطب، فرمانی داده می‌شود.

2) این جملات را به‌عنوان جملات توصیفی به‌کار ببریم که بیان می‌کنند چه چیزی وظیفه‌ و تکلیف افراد است. در این‌جا جملات مذکور، اِخباری هستند نه انشایی و می‌توان آنها را صادق یا کاذب خواند. به این ترتیب می‌توان از سازگاری میان جملات و اعتبار استدلال‌های حاوی آنها سخن گفت. بنابراین در تأسیس نظام منطقی از این جهت مشکلی وجود ندارد.

اولین کسی که نظامی منطقی برای استدلال‌های تکلیفی ارائه کرد فیلسوف اتریشی ارنست مالی (1879 - 1944) بود او در سال 1926 کتابی در این زمینه منتشر کرد ولی اکثر آثاری که در حال حاضر در زمینۀ منطق تکلیف ارائه می‌شود مبتنی بر نظرات فیلسوف تحلیلی فنلاندی گئورگ هنریک فون‌رایت (1916) می‌باشد.

فون‌رایت در سال 1951 در مقاله‌ای تحت عنوان «منطق تکلیف» (در شماره 60 نشریۀ Mind) نظامی ارائه داد که اولین و مهم‌ترین گام در گسترش منطق تکلیف به‌شمار می‌رود. نکته‌ای که فون‌رایت در این مقاله بر آن تأکید کرد شباهت‌هایی است که میان «منطق تکلیف» و «منطق موجهات ضرورت و امکان» وجود دارد. او ارتباط میان مفاهیم الزام، تجویز و نهی را بررسی کرد و نشان داد که ارتباط میان‌ آنها بسیار مشابه ارتباط میان مفاهیم ضرورت، امکان و امتناع است.

پیش از فون‌رایت هم شباهت میان این دو دسته مفاهیم شناخته شده بود. مثلا لایب‌نیتز مقولات الزام، تجویز و نهی را «جهات قانونی» نامیده و دریافته بود که اصول اساسی منطق موجهات ضرورت و امکان در مورد جهات قانونی هم برقرار است. ولی ظهور یک نظام ساخته و پرداخته بر اساس چنین تفطنی به فون‌رایت برمی‌گردد. منطقیون پس از فون‌رایت به دلیل برخی از مشکلاتی که در نظام فون‌رایت وجود داشت تغییرات و اصلاحاتی در این نظام ایجاد کردند. «نظام استاندارد منطق تکلیف» (SDL) حاصل این جرح و تعدیل‌ها می‌باشد.

اندک زمانی پس از ارائه نطام فون‌رایت، پارادوکس‌هایی در این نشان داده شد (این پارادوکس‌ها در SDL هم وجود دارد) و منطقیون را بر آن داشت که برای حل آنها در حوزۀ همین نظام یا با ارائۀ نظامی جدید که عاری از این پارادوکس‌ها باشد به تکاپو پردازند. حاصل این تلاش، ارائۀ نظام‌های منطقی تکلیفی متنوع است.

نوشته حاضر کوششی است برای طرح و بررسی این نظام‌ها. این کتاب مشتمل بر چهار فصل است.

در فصل اول تحت عنوان «نظام‌های اولیۀ منطق تکلیف»، نظام مالی، به‌اجمال و نظام فون‌رایت (به دلیل اهمیت آن) مفصل‌تر بیان شده‌اند و سپس اشکالاتی که به این نظام‌ها وارد شده و پاسخ‌های ممکن به این اشکالات مطرح و ارزیابی شده‌اند. (ارزیابی نظام فون‌رایت در فصل دوم پس از طرح نظام‌های استاندارد و مقایسۀ این‌دو، انجام شده است.)  

فصل دوم به بررسی نظام‌های استاندارد منطق تکلیف اختصاص یافته است. این نظام‌ها تا حد زیادی همان ساختار نظام فون‌رایت را حفظ کرده‌اند ولی تفاوت‌هایی هم با آن دارند. در بخش دوم از این فصل به طور مفصل به وجوه تمایز این نظام‌ها با نظام فون‌رایت پرداخته‌ایم. از جمله در این بخش در مورد امکان یا عدم امکان استفاده از وجوه مکرر تکلیفی در نظام فون‌رایت و نظام‌های استاندارد سخن گفته‌ایم.

دلالت‌شناسی منطق تکلیف بر اساس جهان‌های ممکن در بخش دوم این فصل مطرح شده است.

برخی از منطقیون با توجه به وجوه مشابهت منطق تکلیف و منطق موجهات ضرورت و امکان (همان‌طور که گفتیم فون‌رایت براساس همین مشابهت‌ها نظام خود را بنا کرد) تلاش کرده‌اند که منطق تکلیف را به منطق موجهات ضرورت و امکان تحویل کنند. این تلاش‌ها و اشکالات وارد بر آن را در بخش سوم از فصل دوم بیان کرده‌ایم.

فصل سوم به بیان پارادوکس‌های مطرح‌شده در منطق تکلیف اختصاص یافته است. این پارادوکس‌ها در سیر تکوین تکلیفی نقش بسیار مهمی داشته‌اند. هر یک از این پارادوکس‌ها ناتوانی نظام‌های تکلیفی را در صورت‌بندی پاره‌ای از استدلال‌های هنجاری نشان داده‌اند. منطقیون برای رفع این نارسایی‌ها تلاش کرده و نظام‌هایی ارائه داده‌اند که بهتر بتوانند مفاهیم تکلیفی و استدلال‌های حاوی آنها را نمایش دهند. بنابراین در این فصل به طور مبسوط، پارادوکس‌ها و راه‌حل‌های ارائه شده برای آنها و همچنین میزان موفقیت هر یک از این راه‌حل‌ها را بیان کرده‌ایم.

طرح این پارادوکس‌ها و نشان‌دادن عدم موفقیت نظام‌های تکلیفی در حل رضایت‌بخش آنها در این فصل، زمینه را برای طرح چرایی و چگونگی ایجاد نظام‌های متأخر در فصول بعدی آماده می‌کند.

فصل چهارم در مورد نظام‌های تکلیفی است که پس از نظام‌های استاندارد ارائه شده‌اند. در این فصل سه دسته از این نظام‌ها مطرح شده‌اند.

دستۀ اول نظام‌های شرطی منطق تکلیف هستند که از دو دسته دیگر با سابقه‌تر می‌باشند. در واقع خود فون‌رایت پس از برخورد با برخی پارادوکس‌ها در سال 1956 نظامی شرطی برای مفاهیم تکلیفی ارائه کرد. پس از او نظام‌های شرطی دیگری هم ارائه شده‌اند. این نظام‌ها گرچه بسیاری از مشکلات نظام‌های استاندارد را ندارند ولی به یک جنبه مهم از تکالیف یعنی نسخ‌پذیری آنها توجه نمی‌کنند. این توجه سال‌ها بعد در نظام‌های نسخ‌پذیر منطق تکلیف به وجود آمد. ما در بخش دوم از این فصل یکی از نظام‌های تکلیفی را که بر اساس تکالیف بنا شده است، معرفی می‌کنیم.

دستۀ دیگر از نظام‌های تکلیفی که در بخش سوم از این فصل مطرح شده‌اند، ‌با نظام‌هایی که پیش از آن بیان شده‌اند تفاوت مبنایی دارند. در نظام‌های پیشین عمل‌گرهای تکلیفی عمل‌گر گزاره بودند اما در این نظام‌ها، عمل‌گرهای تکلیفی عمل‌گر فعل هستند. این تفاوت می‌تواند ریشه در نحوه نگرش اخلاقی این دو دسته داشته باشد. برای کسانی که گزاره را الزامی (یا جایز) می‌داننند، نتیجۀ عمل (که گزارۀ حاکی از الزام، بیان‌کنندۀ آن است) مهم است ولی برای کسانی که فعل را الزامی (یا جایز) می‌دانند (الزامی بودن فعل را با آوردن عمل‌گر تکلیفی بر سر فعل بیان می‌کنند) خود فعل مهم است و نه نتیجۀ حاصل از آن.

در این کتاب، مطالب به ترتیب تاریخی مطرح شده‌اند. چون اولا این شیوۀ طرح مطلب برای جامعۀ ما که سابقۀ آشنایی با این حوزۀ منطقی ندارد، مناسب‌تر به نظر می‌رسد و ثانیا با نقد و بررسی هر نظام و نشان دادن ضعف‌ها و اشکالات آن به خوبی روشن می‌شود که نظام‌های بعدی چرا ایجاد شده‌اند.  

    

--------------------------------------------------

- برای آشنایی با منطق تکلیف مقاله «درآمدی به منطق تکلیف» اثر فرشته نباتی و ضیاء موحد را در اینجابخوانید.

صفحات اولیه این کتاب را از اینجا مطالعه کنید.

برخی از لینک ها مفید را در اینجا بخوانیدو 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و و 8 و 9 و 10 و 11

- ناگفته نماند که کتاب اخلاق صوری اثر هری گنسلر نیز به بحث‌هایی از این دست اشاره دارد، به خصوص در فصل هشتم چند صفحه‌ای را به بحث از منطق تکلیف اختصاص داده است

- با تشکر از وبلاگ منطق در ایران جهت اطلاع‌رسانی انتشار این اثر.

 

Pasted from <http://appliedethics.blogfa.com/cat-19.aspx>

محمدرضا سرافرازی اردکانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی