شبکه مفهومی نظام هنجارها در اخلاق اسلامی
تبیین موضوع
لازم است که ارزشهای اخلاقی در یک نظام مخروطی یا درختی منظم گردند.
در این نظامِ مخروطی ارزشِ محوری در رأس قرار میگیرد و ذیل آن ارزشهای دیگر میآید.
ضرورت و بهرههای این نظام
تفکیک مقام تبلیغ و ترویج با مقام تحقیق در مقام تأثیرگذاری
دانستن مناسبات میان ارزشهای اخلاقی باعث میشود که در مقام تزاحم ارزشها ارزش اهم به روشنی مشهود باشد.
در مقام تعلیم و تعلم صورت ذهنی ارزشها آشکارتر باشد.
در مقام تبلیغ نسبتها و حساسیتها و تأکیدها مراعات شود.
تحقیق در میان ارزشها با توجه به نسبتهای مفهومی آشکارتر شود.
انواع رابطهها
· ترادف: مانند ظلم و ستم، تجاوز و تعدی، جود و سخا و سماحت و کرم
· تقارب معنوی: مانند خوب و باید که دو لحاظ از یک مفهوماند. (تفاوت در ارزش و الزام)
· مفهوم و مصداق (کلی و جزئی): مثل ظلم که مشتمل بر غیبت و تهمت است[1]. یا تقوا که شامل عفت و حیا و ... میشود با لحاظ خاصی
· کل و جزء:
· تفرع در عینیت و تحقق: عجز منشأ پیدایش غیبت، حسد که حاصل بخل و طمع است. ریشه و سبب و سرچشمه و منشأ پیدایش یا آثار و نتایج
· تضاد
· زمینه سازی: علت نیست اما بستر سازی میکند
کیفیت ارائه
برای رسیدن به چنین مدلی لازم است
1. پیشینه مدل سازی در اخلاق تحقیق شود.
1.1. اخلاق فلسفی و نظام ارزشها
1.2. آیات و روایات و پیوند میان مفاهیم اخلاقی
1.3. عرفان
1.4. ...
2. فهرست کاملی از تمام ارزشهای اخلاقی فراهم آید.
3. تحلیل لغوی
4. کلمات مترادف و متقارب در گروههای متمایز دسته بندی شود.
5. نسبت میان بقیه مفاهیم معلوم شود.
6ی ما، مشاهده اختلاف یا تضاد الگوها است. شخصیتهای بزرگ حوزه در نگاه ظاهر، برنامه زندگی متفاوتی داشتهاند به همین جهت تبدیل به شخصیتهای متفاوتی با حساسیتها و تواناییهای دیگرگون و آثار وجودی مختلف شدهاند. از میان �%�سازند
حاصل پروژه
یک جدول که به صورت گویا نمایانگر شبکه مفهومی ارزشهای اخلاقی باشد
ملاحظات
شبکه مفهومی با شبکه تولیدی این مفاهیم متفاوت است. یعنی دو جدول لازم است ترسیم شود. یکی نسبت مفاهیم را به لحاظ مصداقشان بیان کند (نسب اربع: تساوی، تباین، عموم و خصوص مطلق و من وجه)
یک جدول هم مناسبات عینی میان این مفاهیم را ذکر کند.
یک جدول در نظام ارزشها و این که کدام ارزش ریشهای است و کدام فرعی. ارزش محوری و ارزش فرعی
مفاهیم همعرض و مفاهیم کلان، روابط طولی و عرضی میان مفاهیم
معنای نظام اخلاقی
نظام مفاهیم شبیه کار ایزوتسو، کدام مفهوم در دیگری مندرج است؟ مانند غیبت و بهتان که در تجاوز به حق دیگران و ظلم مندرج است.
نظام تربیتی شبیه منازل سلوک، یعنی حرکت اخلاقی و معنوی از کجا شروع شود و به کجا ادامه یابد؟
نظام استنباط گزارههای اخلاقی: پروسه و فلوچارت و دیاگرام و الگوریتم استنباط حکم.
نظام ارزشی: خوب و خوبتر و...، هرم ارزشهای اخلاقی و قیف ضد ارزشها!
نظام معارف اسلامی
1. هستها و نیستها (توصیفها)
2. بایدها و نبایدها (مجموعه توصیهها)
بایدها و نبایدها اقسامی دارند:
فقهی، حقوقی، قالب عملی (مثل شکل نماز و فرم عبادات)، آدابی، اخلاقی و ...
فرق اینها باید شناخته شود و هریک از دین استخراج گردد.
آیا اخلاق مجموعه توصیهها است یا این که نحوه اتصال و چینش آن نیز مد نظر است؟
آیا اخلاق فردی است؟ این، یک دریافت بوده است. نگرشهای صوفیانه هم این گونهتر کرده است. تسامح در ادله سنن ناشی از این ارتکاز است.
اخلاق پایه و مایه دارد و معرفت پیشینی میخواهد که آن معرفت هم قابل شناخت است و هم قابل ارائه.
بین اخلاق اسلامی و اخلاق الهی تفاوت به تک گزارهها نیست به مبانی و بنیادها و نحوه اتصال گزارهها و جایگاه و اصلی فرعی است. هدف هم خیلی مهم است. آیا هدف لقاء است یا عدالت یا اخلاص یا ساماندهی به رفتار فردی و اجتماعی
اگر بخواهیم نظام اخلاق اسلامی تولید کنیم چه کار باید کنیم؟
محور ارزشها
نکته از کتاب طلبگی
یکی از ناآرامیهای درونی ما، مشاهده اختلاف یا تضاد الگوها است. شخصیتهای بزرگ حوزه در نگاه ظاهر، برنامه زندگی متفاوتی داشتهاند به همین جهت تبدیل به شخصیتهای متفاوتی با حساسیتها و تواناییهای دیگرگون و آثار وجودی مختلف شدهاند. از میان این همه کدام یک را باید الگوی عمل خود بدانیم؟
پیوند مسائل اخلاقی با یکدیگر
اخلاق در قرآن مکارم شیرازی ص117
ریشههای مشترک یا پیوند ثمرات و نتایج با یکدیگر
غیبت زاییده حسد. علو طبع جلوی حسد و کبر وغرور میگیرد.
یک دروغ سرچشمه دروغهای دیگر
اگر بنا باشد یک پیام از اخلاق در یک دقیقه بیان کنیم چه باید بیان کنیم؟ صفتی است که اگر روی آن کار کنیم انگار روی همه اخلاق کار کردهایم مادر همه صفات اخلاقی است. بحث فقط در سازماندهی فضائل و رذائل نیست که به صورت الفبایی هم امکانپذیر است. بلکه تقدم و تأخر رتبی آنها مد نظر است.
در نظام ارزشهای اخلاقی گاهی این امور محور شمرده میشود. یعنی به عنوان نقطه استراتژیکی که اگر بر آن فشار آورده شود همه اخلاقیات تحت الشعاع قرار میگیرد (استراتژی عبارت است از کلیترین سخن در باره روش رسیدن به هدف):
جو سازی به معنای مثبتش، یعنی بستر سازی و ... آماده کردن محیطی و ...
ترتیب و سازماندهی کتب اخلاقی بسیار مهم است
مثلا فلاسفه بر اساس قوای نفس مرتب کردهاند: جامع السعادات فضایل و رذائل را بر اساس اینکه مربوط به کدام قوه باشند مرتب کرده است.
یک مقاله در باره انواع سازماندهی کتب و فضایل و رذائل لازم است نوشته و به صورت مقایسهای کار شود. مانند آنچه در فقه داشتهایم.
این مهم منجر به پیدایش نظام اخلاق هم خواهد شد.
آقای حببیبی هم روی این موضوع نظر داشته و کار کرده است. محصول کار ایشان در طرح آموزش مرکز جهانی آمده است. که ذیلا آنرا نقل می کنیم:
بسمه تعالی
نظام اخلاق اسلامی
نظام
اغلب اندیشمندان در مقام تحلیل تئوری ها و بررسی پدیده ها از رویکرد تجزیه ای بهره می گیرند. این رویکرد علی رغم برخی مزایا از کاستیهای جدی و غیر قابل اغماض برخوردار می باشد که بی توجهی به آن می تواند زمینه ساز تحریف یک نظریه و درک ناقص و نادرست از یک پدیده باشد. از روش تجزیه ای تحت عناوینی نظیر اتمیسم [2] ، عنصر گرایی [3]، و تجزیه گرایی[4] نیز یاد شده است.
از شیوه تحلیل نظام مند نیز با نام هایی چون تفکر ارگانیکی [5]، و کل گرایی[6] و نگرش سیستمی یاد شده است. در این روش ابتدا با تجزیه واقعیت به عناصر تشکیل دهنده آن به بررسی موردی و جزئی آن عناصر می پردازند. سپس با پرداختن به تحلیل روابط موجود در بین عناصر در صدد کشف مهمترین عوامل تأثیرگذار بر می آیند. به عبارت دیگر، نظام ، کل سازمان یافته ای است مرکب از عناصری متعدد که آنها را تنها در ا رتباط با یکدیگر و برحسب جایگاهی که در این کل دارند می توان تعریف کرد. از نظام تعاریف متعددی ارائه شده است.
برتلافنی سیستم را مجموعه واحدهایی که بین خود دارای ارتباط متقابل هستند معرفی می کند.
ژ. لوزورن نیز تعریف مشابهی ارائه کرده است: مجموع عناصریکه با مجموعه ای از روابط به هم مرتبط هستند. [7]
تعاریف دیگر عبارتند از : مجموعه ای از گزاره ها که در یک پیوند متقابل و متوازن به تفسییر هماهنگ از مجموعه ای از اشیاء یا پدیده ها می پردازند و آدمی را به موضع گیری سازوار و هدفمند دعوت می کند. منظومه ای از عناصر و اجزایی مرتبط و در حال واکنش متقابل که یک کل واحد را بوجود می آورند.[8] مجموعه عناصر دارای کنش و واکنش ، مجموعه هدفها همراه با روابط میان هدفها و میان خواص آنها[9]،
از بررسی مجموعه تعاریف فوق تعریف زیر را می توان از نظام ارائه داد: نظام عبارت است از مجموعه هایی از اجزا و عناصر مرتبط با هم که برای تأمین هدف واحد کل واحدی را تشکیل داده اند و بین اجزا و عناصر آنها رابطه اصل و فرع برقرار است به نحوی که هر فرعی از لوازم یک یا چند اصل بنیادی به شمار می رود.
با توجه به تعریف فوق می توان ویژگی یک نظام را این چنین برشمرد:
الف: نظام جمع شدن صرف اجزا و عناصر نیست . بلکه بین آنها باید یک نوع پیوند و رابطه منطقی یا عملیاتی و کاربردی مشخص وجود داشته باشد.
ب: بین اجزا و عناصر نظام رابطه اصل و فرع برقرار می باشد.
ج: بین کلیه عناصر نظام هماهنگی و سازواری وجود داشته باشد.
د: نظام باید غایت مند و هدفدار باشد.
اشکال مختلف روابط میان ارزش های اخلاقی
1. روابط علی و معلولی و تأثیر و تذثر متقابل
یکی از انحاء روابط موجود بین ارزش های اخلاقی تأثیر و تأثر متقابل و علی و معلولی می باشد. چار که در اغلب موارد شکل گیری یک ارزش موجب شکل گیری ارزش اخلاقی دیگر و یا حداقل فراهم شدن زمینه برای شکل گیری آن و در نتیجه سخولت دست یابی به آن می شود. این واقعیت در حوزه رذایل اخلاقی نیز کاملا صدق می کند. چرا که برخی از رذایل اخلاقی سبب ساز شکل گیری سایر رذایل شده و بستر ظهور برخی رفتارهای ناشایست اخلاقی می شود.
2. رابطه اصل و فرع
یکی دیگر از اشکال روابط ممکن در حوزه ارزش های اخلاقی برابطه اصل و فرع می باشد. به تعبیر دیگر، ارزشها و ضد ارزشهای اخلاقی به لحاظ رتبه و جایگاه یکسان نیستند. بلکه برخی از آنها به علت نقش تعیین کننده اساسی ای که دارند بیش از بقیه ارزش ها مورد توجه دین بوده و از اهمیت بیشتر و جایگاه مهمتری نسبت به بقیه ارزشها برخودار هستند. به عنوان نمونه در روایات از برخی از ارزشها به مثابه پایه و رکن اصلی ایمان و عناصر اصیل ارشهای اخلاقی یاد شده است. علی (ع) در روایت معروفی رابطه اصل و فرع حاکم بر ارشهای اخلاقی را این چنین به تصویر کشیده است.
ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر ، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق ، هراس، زهد و انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد، شوت هایش کاستی گیرد و آن کس که از آتش جهنم می ترسد، از حرام دروی می گیزند، و آن کس که در دنیا زهد می روزد، مصیبت ها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار می کشد در نیکی ها شتاب می کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیت ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند. و آن که حکنت را آشکارا دید عبرت آموزی را شناسد، و آن که عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیسته است.
3. ذو مراتب بودن ارزشهای اخلاقی و تشکیکی بودن آنها
اوصاف اخلاقی در یک تقسیم بندی کلی بر دو دسته می باشد: متواطی و مشکک. اوصاف متواطی به صفاتی گفته می شود که قابل کم یا زیاد شدن نیستند. بلکه یا هستند و یا نیستند. امر آنها دایر بین نفی و اثبات است. در صورت بودن دیگر قابل افزایش و کاهش نیستند. دسته دیگر از اوصاف کیفی و اشتدادی هستند. بع تعبیر دیژگر بر فرض تحقق از ربته یکسان وثابتی برخوردار نیستند. بلکه دارای شدت وضعف بوده و با اوصاف تفضیلی و عالی می توان بین آنها سلسله مراتب قائل شد. اغلب ملکات اخلاقی در این زمره قرار دارند. مانند حب ، تواضع، توکل، صبر و ... این دسته از صفات در افراد مختلف و حتی در یک فدر در شرایط مختلف در یک حد نیست . بلکه از شدت و ضعف برخرودار بوده و به همین دلیل از آنها در قالب اوصاف تفضیلی و عالی از قبیل محبوب، محبوبتر ، و محبوب ترین، متواضع، متواضعتر، متواضعترین و ... دسته بندی کرده و افراد مختلف را بر اساس درجه و مرتبه ای که نسبت به آن صفت برخوردارند، دسته بندی کرد.
4. رابطه عام و خاص
نوع دیگری از روابط میان ارزش های اخلاقی، رابطه عام و خا ص است. چرا که برخی از ارزشهای اخلاقی از دایره وسعت و شمول گسترده تری نسبت به سایر ارزشهای اخلاقی برخوردار هستند. به عنوان نمونه ارزش های اخلاقی نظیر تقوا و فجور ، احسان و بر و مفاهیم عامی هستند که همه یا بخش عمده ای از ارزش های اخلاقی زیر چتر آنها قرار گرفته و از مصادیق آنها محسوب می شوند. توجه به این نکته در مقام توصیه اخلاقی وطراحی اهداف کلی و جزیی برنامه تربیت اخلاقی بسیار اساسی و مهم است. چرا که بهره گیری از ارزشهای اخلاقی عام به همان اندازه که در مقام گزینش اهداف کلی مفید موثر و راهگشا می باشد بهره گیری از آنها برای تنظیم برنامه های جزیی و عملیاتی و رفتار می توانند مشکل ساز شده و عملا برنامه را با بن بست جدی مواجه کند.
ارزشهای اخلاقی
· در ارتباط با عالم غیب
o خدا
o فرشتگان
o اجنه
· در ارتباط با عالم شهادت
o موجودات مادی صرف
§ طبیعت
o موجودات دو بعدی
§ حیوان
§ انسان
· فردی
· اجتماعی
[1] چه بسا کل اخلاق اجتماعی در 2 عنوان منحصر شود. عدل و احسان. عدل حد اقلها را بیان میکند و احسان به حداکثر نظر دارد.
[2] atomism
[3] elementalism
[4] reductionism
[5] organicism
[6] Wholism iholism
[7] ر.ک: مهدی فرشاد ، نگرش سیستمی، ص 9. راسل . ال. کاف ، کاربرد روش سیستمها، ترجمه محمد جواد سهلائی ، ص 28. دانیل دوران، نظریث سیستم ها، ترجمه محمد یمنی، ص 14، محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن در اسلام، ص 55-67.
[8] ر.ک: محمدتقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن در اسلام،ص 55-67
[9] عبدالرحمن عالم، بنایدهای علم سیاست. ص 149.