چکیده فارسی:
از آنجایی که عمده ادله خودگرایی از سنخ ادله عقلی و فلسفی است، نمی توان با اقامه شواهد تجربی به نقض آنها پرداخت.
نظریه خودگرایی مدعی است تنها انگیزه افعال انسان را نفع خود او تشکیل می دهد، ولی دیگرگرایی مدعی تکثر انگیزه هاست و ادعای عمومیت انگیزه های خودگروانه را رد می کند، بدین ترتیب دیگرگرایی روان شناختی برخلاف خودگرایی، ادعایی غیرفراگیر و محدود دارد و برای اثبات مدعای خود کافی است موارد معدودی از اعمال یا امیال دیگرگروانه اصیل را تبیین کند.
برای خودگرایی روان شناختی ادله چهارگانه ای مطرح شده است که پس از بررسی این ادله روشن می شود که برخی از آنها مغالطه آمیز هستند و برخی دیگر ناتمام. در نهایت می توان گفت خودگرایی روان شناختی ادعایی بی دلیل است و از این رو مهم ترین دلیل نظریه خودگرایی اخلاقی ابطال می شود.
چکیده عربی:
النزعة الذاتیة النفسیة نظریة وصفیة تری أن المصالح الشخصیة هی الهدف النهائی الوحید لأیة جهود إنسانیة، والغایة الذاتیة لأی مطلوب إرادی. تحاول هذه المقالة تبیین أدلة النزعة الذاتیة النفسیة و نقدها. و من هنا فقد شرحنا ابتداء دور العقل والعواطف فی ایجاد الإرادة. و انطلاقا من هذه الغایة فقد سلطنا الضوء علی آراء کل من کانط ودیفی هیوم فی هذا المجال. و فی نهایة المطاف کان الترجیح لآراء دیفید هیوم مع ادخال بعض التعدیلات علیها. و عند نقد أدلة النزعة الذاتیة النفسیة لابد من الالتفات إلی ان معظم أدلة هذه النزعة انما هی من نمط الادلة العقلیة والفلسفیة، و هذا یعنی انها لا یمکن نقضها من خلال الاتیان بشواهد تجریبیة. ان هذه النظریة تزعم ان الدافع الوحید لأفعال الإنسان هو مصالحه الذاتیة، فی حین ان نزعة الدافع الآخر تدعی تعدد الدوافع، بل وتنکر عمومیة دوافع الاتجاه الذاتی. و هکذا فان نزعة الدافع الآخر النفسیة علی العکس من نزعة الدافع الذاتی تطرح ادعاء محدودا و غیر شمولی، ویکفی لإثبات مدعاها ان تأتی بامثلة و شواهد معدودة من الأفعال أو المیول ذات الدافع الآخر. و قد طرحت لنزعة الدافع الذاتی النفسی أربعة أدلة، حیث تبین من بعد تمحیصها ان البعض منها مجرد مغالطات، والبعض الآخر منها غیر تام. و فی الختام یمکن القول ان النزعة الذاتیة النفسیة مجرد ادعاء لا دلیل یؤیده. و بهذا یبطل أهم دلیل تستند إلیه نظریة النزعة الذاتیة النفسیة.