چیستی فلسفه اخلاق
امید نیکداد[1]-مهدیه امامی[2]
چکیده
فلسفه اخلاق (moral philosophy) نوعی مطالعه فلسفی در باب اخلاق است. فلسفه اخلاق در پی یافتن پاسخ برای پرسشهای بنیادین در حیطه مباحث اخلاقی است، از این رو با علم اخلاق متفاوت است. فلسفه اخلاق در یک تقسیمبندی شامل سه بخش،اخلاق کاربردی، اخلاق هنجاری و فرااخلاق است. در اخلاق کاربردی ( به مطالعه و بررسی تحلیلی و فلسفی درباره گذارههای اخلاقی توجه دارد)، مباحثی همچون سقط جنین،حقوق حیوانات، اوتانازی، اخلاق زیستی و اخلاق پزشکی در اخلاق کاربردی مورد بحث قرار میگیرد. دراخلاق هنجاری به موضوع افعال اختیاری انسان از حیث خوبی یا بدی، باید و نباید حکم میشود. اخلاق هنجاری به سه نظریه؛ اخلاق وظیفهگرایی،اخلاق نتیجه گرایی، و اخلاق فضیلتگرا تقسیم شده است. برخی از این نظریات خود نیز دارای شاخه هایی از جمله قاعدهگرا و عملگرا هستند. فرا اخلاق شامل مباحث معرفتشناختی، معناشناختی، وجودشناختی و روانشناختی است. در فلسفه اخلاق مکاتب اخلاقی را با توجه به نظریات واقعگرا و غیر واقعگرا تقسیمبندی میکنند.نظریات واقعگرایی خود شامل نظریات طبیعی و مابعدالطبیعی است. ازجمله مکاتب واقعگرا میتوان به مکاتب،لذت گرایی، سودگرایی، عاطفهگرایی، قدرتگرایی و.... اشاره کرد. از مکاتب غیر واقعگرا می توان به احساسگرایی، توصیهگرایی، جامعهگرایی، قراردادگرایی و... اشاره کرد. این مختصر در پی تبیین مفهوم فلسفه اخلاق ومباحث مرتبط با این علم است.
واژگان کلیدی: فلسفه اخلاق؛ اخلاق کاربردی؛ اخلاق هنجاری؛فرا اخلاق؛ وظیفه گرایی؛ نتیجه گرایی؛ فضیلت گرایی.
http://omidnikdad.blogfa.com/tag/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82