کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

کتابخانه «شکوفایی و رشد»

کار ما، تخصصی، تربیت است؛ کوچینگ؛ مهارت شکوفا شدن و رشد دادن

بهترین روشها، ترفند و تکنیکهای تربیت را
در کنار هم جمع کردیم...
پاسخهایی کاربردی، معتبر و تاحدامکان جامع به سوال های رایج...

«محمدرضا سرافرازی»
«محمدرضا سرافرازی»

طبقه بندی موضوعی وبلاگ اخلاق و تربیت

مقاله 40: فناوری، الان؛ اخلاق؟، شاید وقتی دیگر! : بحثی درخوش اشتهایی فناورانه و دلزدگی اخلاقی

 

http://s4.picofile.com/file/7795826769/maskes.jpeg

دانلود pdf این مقاله

 

سایت digitaltrends در گزارشی پیرامون استقبال از آیپد جدید اپل می گوید: « لندنی ها مدتی است دو جوان را

مشاهده می کنند که فقط به خاطر اینکه اولین کسانی باشند که آی‌پد جدید را در دست می‌گیرند و به صفحه نمایش رتینای آن چشم می‌دوزند، حاضر شده‌اند تقریبا از یک هفته جلوتر در صف بایستند ]رتینانوعی صفحه نمایش ال‌سی‌دی است که به طور اختصاصی توسط شرکت اپل تولید می‌شود[. این دو جوان از جمعه پیش در پشت بهترین فروشگاه اپل شهر لندن کمپ زده‌اند تنقلات کافی، صندلی تاشو و ژاکت گرم هم با خود آورده‌اند تا از هوای زمستانی هم در امان بمانند. این تازه اولین صف انتظار برای آی‌پد جدید اپل است و هنوز آن صف‌های طولاتی که از 24 ساعت قبل از فروش درست می شود، آغاز نشده.
البته معلوم نیست که آیا واقعا این دو جوان مشتاقاته منتظر آی پد جدید هستند یا می خواهند از طریق فروش جاهایشان در صف انتظار وقتی صف مشتاقان گرم می شود ،سود کلانی به جیب بزنند. » (منبع)

در گشت و گذارهای اینترنتی خود احتمالا بارها شاهد تصاویری از صف های طویلی بوده اید که علاقه مندان خرید محصولات جدید فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی تشکیل داده اند و شاید در خبرها خوانده اید که برخی افراد هم به قول معروف زنبیل خود را در صف گذاشته و جای خود را گاه به قیمتی بیش از قیمت خود محصول به دیگران می فروشند ! جالب تر این است که اگر کسی چند روز صبر کند می تواند این محصولات را از صدها شعبه شرکت های سازنده یا حتی از طریق اینترنت به راحتی خریداری نماید. پس این همه عجله برای چیست؟

اگر به این صف ها، به ویژه از منظر اخلاق و فرهنگ، نگاه کنیم پرسش های مختلفی مطرح می شود که برخی از آنها از این قرار است:

1. علت یا علت های حرص و ولع برای دستیابی به جدیدترین محصولات این فناوری ها چیست؟

2. آیا خریداران می دانند که ممکن است از طریق این محصولات در معرض چه خطراتی یا آسیب هایی قرار گیرند؟

3. آیا خریداران به پیامدهای فرهنگی،روحی و روانی و حتی هزینه های مالی که بر آنها تحمیل می شود توجه دارند؟

4. آیا بررسی کرده اند که این محصولات ممکن است بر روی اخلاق فردی و اجتماعی یا فرهنگ آنها تاثیر منفی داشته باشد؟

5. آیا با کسی درباره ابعاد فرهنگی و اخلاقی این فناوری ها مشورت کرده اند؟

6. آیا فناوری اخلاق خاص خود را دارد و نمی توان خوب و بد آن را از هم تفکیک کرد؟

7. آیا جبر تکنولوژیک واقعا وجود دارد و فناوری خود را بر ما تحمیل می کند؟

8. نقش اراده و انتخاب اخلاقی انسان در برابر فناوری چیست؟

هر چند مقصود از فناوری در اینجا بیشتر محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات، مثل کامپیوترها، تبلت ها، آیپد و موبایل است؛ ولی مباحث مطرح شده درباره هر فناوری دیگری نیز می تواند صادق باشد.

طرح مسئله: در این که فناوری جزو زندگی انسان امروز شده و از آن گزیر و گریزی نیست تردیدی وجود ندارد. همچنین درباره ابعاد مثبت و کاربردهای فراوان فناوری نیز بحثی وجود ندارد. مسئله اصلی این است که آیا انسان امروز به همان اندازه که ولع سیر ناشدنی و پایان ناپذیر برای خرید فناوری های جدید دارد توجهی به جنبه های اخلاقی و فرهنگی و انسانی آن هم دارد یا خیر. آن هم ولعی که در مواردی می تواند کاری غیر اخلاقی باشد (مثلا اگر خرید یک محصول نه بر اساس نیاز جدی که به خاطر پرستیژ یا جو زدگی و مانند آن باشد که نوعی اسراف و تبذیر است) و گاهی هم می تواند زمینه ساز کارهای غیر اخلاقی دیگر باشد (چون هر محصول جدید به همان اندازه که کاربرد و امکانات بیشتری دارد در صورتی که مقید به اخلاق نشود می تواند آسیب ها و چالش های بیشتری را نیز موجب شود).

برای تبیین شیفتگی بی اندازه به فناوری و غفلت از اخلاق، بهتر است محورهای زیر مورد توجه قرار گیرد:

الف) عوامل آن جذابیت و این غفلت:

1.       توهم سرکه نقد بودن فناوری و حلوای نسیه بودن ا خلاق: فناوری امری است محسوس که جذابیت های ظاهری آن زود به چشم می آید و به مجرد این که هزینه آن را پرداختی مالک آن می شوی و میتوانی از آن استفاده کنی، ولی اخلاق و اخلاقیات از اموری است که به قول معروف زودبازده نیست (یا دست کم گروهی از افراد این گونه گمان می کنند)، و از آنجا که آدمی با محسوسات انس و الفت بیشتری دارد رغبت و تمایلش به آنها هم بیشتر است. پیدایش این وضعیت در جهان امروز، و به ویژه در جوامع غربی، را می توان صورت هایی از ماتریالیسم و ماده گرایی ای نامید که گر چه ریشه در قرون گذشته دارد ولی امروزه به گونه ای دیگر خود را بازسازی کرده است.

2.       تبلیغات شدید و جذاب به نفع فناوری: تجربه نشان داده کسانی که از گرمی بازار فروش محصولات سود می برند به آن اندازه که برای معرفی محصول خود و تشویق مخاطب به خرید آنها تبلیغ می کنند برای اخلاق تبلیغ نمی کنند (منظور تبلیغ برای وجه اخلاقی فناوری است). از این رو با توجه به تاثیر جدی تبلیغات در افراد، آن قدر که افراد به دنبال پیدا کردن محصول جدید و دستیابی به آن هستند به اخلاق توجه ندارند.

3.       نیازسازی های کاذب:  در جایی، احتمالا در زندگی نامه جابز، خواندم که استیو جابز، رئیس فقید شرکت اپل، معتقد بود که این ما هستیم که باید به مخاطب بگوییم چه نیازهایی دارد. مسئله این است که حداقل بخشی از وظیفه موسسات تبلیغاتی و شرکت های تولید کننده محصولات این است که به شیوه های مختلف به افراد جامعه هدف تلقین کنند که او به این ابزارها نیاز دارد و اگر آنها را تهیه نکند کارش زمین می ماند ! این نیازسازی ها نوعی عطش ایجاد می کند که موجب می شود مخاطب پس از خرید هر محصول به دنبال نسخه جدیدتر آن باشد بدون این که تامل کند آیا واقعا به آن نیاز دارد یا خیر.

4.       منفعت طلبی تولیدکنندگان: شاید این را بتوان عامل اصلی یا یکی از عوامل اصلی ایجاد ولع در مصرف کنندگان محصولات مختلف فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی، و به طور کلی هر محصول دیگر، دانست. امروزه رقابت روزافزون تولیدکنندگان فناوری های مختلف، همچنین هزینه های کلان طراحی و تولید و توزیع و بالاخره مزه شیرین سودهای فراوانی که از رهگذر فروش این فناوری ها به دست می آید دست اندرکاران بازار این محصولات را وادار کرده که به هر صورتی که هست نه تنها مشتریان خود را حفظ کنند بلکه هر روز بر تعداد آنها بیافزایند. یکی از تبعات خواسته یا ناخواسته این امر آن است که می بایست فقط اطلاعاتی به مخاطب داده شود که او را برای خرید بیشتر ترغیب کند. حال اگر قرار باشد مثلا نقاط ضعف هر محصول یا مشکلات و اشکالاتی که از جنبه های مختلف می تواند پدید آورد را هم به مخاطب گوشزد کنند طبیعی است که بخش عمده ای از مشتریان خود را از دست می دهند و بایستی به نفع اخلاق و فرهنگ از منافع فراوان و سودهای کلانی چشم بپوشند. طبیعی است که در دنیای سرمایه و سرمایه داری چنین کاری خلاف قاعده است. از این رو بهترین کار آن است که، خواسته یا ناخواسته، برخی اصول اخلاقی نادیده گرفته شود.

5.       سودجویی برخی مصرف کنندگان: بعضی مصرف کنندگان هم گاه به دنبال دست یافتن به سودهای کلان از راه ایجاد ولع و نیاز کاذب در دیگران هستند. نمونه ساده آن برخی از کسانی هستند که در صف های خرید می ایستند تا کالاهای خریداری شده را به دیگران با قیمت بالاتری بفروشند. جالب این است که گاه کسانی به قول معروف زنبیل در این گونه صف ها می گذارند و سپس نوبت خود را به دیگران به قیمتی– گاه گران تر از خود محصولی که قرار است خریداری شود - می فروشند.

6.       ناآگاهی و بی توجهی مصرف کنندگان: عدم آگاهی مصرف کنندگان از پیامدهای منفی و آسیب های گوناگون اخلاقی، روحی و روانی، زیست محیطی و ضررهای مالی که می تواند به طور خواسته یا ناخواسته به پیوست هر محصولی که خریداری می کنند دامن گیرشان شود موجب می شود که به اندازه ای که شوق خرید هر کالا را دارند و حتی درباره آن تحقیق و جست و جو و مشورت می کنند، به ابعاد اخلاقی و فرهنگی اش توجه نداشته باشند. آنان گاه زمانی متوجه این مقصود می شوند که به مشکلاتی که گفته شد دچار شده باشند.

7.       هدف پنداری ابزارها: منطقی آن است که فناوری «ابزار» بهتر زیستن انسان و «قاتق نان» او باشد ولی عوامل گوناگونی که به برخی از آنها اشاره شد موجب شده که خود این ابزارها حالت هدف را پیدا کنند و «قاتل جان» شوند.

8.       ترس از برچسب های نامناسب: صاحبان سرمایه و حامیان آنها به همراه برخی زمینه ها و عوامل دیگر گویی انسان عصر حاضر، به ویژه نسل جوان، را به این نتیجه رسانده اند که مدرن و امروزی بودن یعنی برخوردار بودن هر چه بیشتر از فناوری. اگر زمانی دکارت گفت: «من فکر می کنم پس هستم» و با این سخن خود مدرنیته را پایه گذاری کرد، گویی امروزه خداوندان فناوری و صنعت وسرمایه با هزار زبان به نسل جدید تلقین کرده اند که شعارش این باشد: «من تکنولوژی می بلعم، پس هستم». اگر در غرب حدود دو قرن طول کشید تا اتوریته مدرنیته و مدرنیسم زیر سوال رود و دوران «پست مدرن» شکل بگیرد اینک روشن نیست چه مدت زمانی باید بگذرد تا پیامدهای تخریبی ذبح  اخلاق به پای فناوری مشخص شود.

 ب) پیامدهای اخلاقی ولع تکنولوژیک:

به نظر می رسد در بخش هایی از دنیای امروز انسان ها به خوردن آب شور فناوری عادت کرده اند به گونه ای که هر چه بیشتر مصرف می کنند تشنه تر می شوند. اما سوال این است که این امر تا کجا می تواند ادامه پیدا کند و چه پیامدهایی دارد. در این جا به طور مختصر به برخی از اثرات تخریبی چیزی که می توان آن را «جنون تکنولوژی خواری» نامید اشاره می کنیم:

1.       مسخ شدن هویت انسان: در غیبت اخلاق، انسان در بین چرخ دنده های فناوری تبدیل به مجموعه ای از اعداد صفر و یک می شود. در نتیجه او را نه به عنوان یک موجود زنده و حساس، بلکه به عنوان مجموعه از اعداد و IPها و کلمات عبور می شناسند. طبیعتا در زیر سایه این «سیطره کمیت» (به تعبیر رنه گنون)، حقیقت وجودی و معنوی و نورانی انسان رنگ می بازد. نقض کرامت انسانی انسان و برده شدن او نسبت به تکنولوژی پیامد قهری چنین وضعیتی است.

2.       «از جا در رفتگی» ارزش های الاهی و انسانی: وقتی افسار فناوری از دست اخلاق خارج شود به مرور زمان معیار های ارزشی هم عوض می شود . دیگر ارزش انسان به فضایل اخلاقی که تاکنون صاحبان ادیان یا حکیمان می گفتند نیست بلکه به میزان برخورداری، و نه لزوما استفاده مناسب، او از فناوری بیشتر است.

3.       اسراف و تبذیر: اگر تهیه فناوری بر اساس نیازهای واقعی وتعریف شده و با توجه به مبانی ومعیارهای اخلاقی نباشد، ولع تکنولوژیک فقط موجب «خرید هر چه بیشتر» و نه لزوما «استفاده هر چه بهتر» می شود و سرمایه های مادی و معنوی فراوانی به باد می رود.

4.       آسیب رسیدن به محیط زیست: تاثیرات زیان بار فناوری های جدید بر زیست بوم انسانی، جانوری و گیاهی و آب و هوا به اندازه ای زیاد است که امروز اندیشمندان رشته های مختلف علمی و موسسات و نهادهای گوناگونی در سراسر جهان در صدد چاره جویی برای این امر برآمده اند. طبیعی است به هرا ندازه تولید و مصرف بی رویه فناوری ها بیشتر شود اثرات تخریبی اش هم بیشتر خواهد شد. از منظر اخلاق، شکل گیری رشته ای به نام «اخلاق محیط زیست» یکی از فعالیت های علمی است که در راستای کاهش این آسیب ها انجام شده است.

5.       حقیقی شدن واقعیت های مجازی و مجازی شدن امور حقیقی: می توان گفت ولع نسبت به فناوری و عجین شدن بیش از اندازه آن با زندگی انسان امروز، موجب شده که تا اندازه زیادی مرز حقیقت ومجاز در دنیای حاضر در هم آمیخته شود و گاه حقایق مجازی تاثیری بیش از امور واقعی داشته باشند.

 ج) چه باید کرد؟

آنچه گفته شد به معنای دست بسته بودن انسان در برای سلطه فناوری نیست. نیروی اراده آدمی و توانایی ها و استعدادهایی که خداوند در وجود او به ودیعت نهاده آنچنان قدرتی دارند که ، اگر آدمی بخواهد می تواند دیو فناوری را تحت سلطه اخلاق درآورد. برای وصول به چنین مقصودی کارهای فراوانی هست که می شود، و باید، انجام داد که در این جا به چند  مورد از آنها اشاره می شود:

1.       احساس مسوولیت نخبگان: نخستین گام در اخلاقی سازی عرصه فناوری آن است که اندیشمندان دلسوز و مصلحان اجتماعی خطرهایی که از طریق ولع و خودباختگی در برابر فناوری می تواند دامن گیر انسان ها شود را دریابند و نسبت به رفع آنها احساس مسوولیت کنند.

2.       آموزش و آگاهی بخشی: بزرگ ترین عامل یا یکی از بزرگ ترین عوامل شیفتگی بی اندازه انسان به فناوری و غفلت او از پیامدهای اخلاقی آن، ناآگاهی است. از این رو به هر اندازه بتوان سطح نگرش کاربران را بالاتر برد و نقاط قوت و ضعف فناوری ها و همچنین لزوم توجه آنان به تبعات اخلاقی هر محصول را به ایشان یادآوری کرد، به همان اندازه می توان امیدوار بود که انسان عصر حاضر از مزایای این فناوری ها برای بهتر زیستن استفاده کند و از خطرات و زیان های آن در امان بماند. طبیعتا برای آگاهی بخشی جامع و کامل نمی تو ان به شرکت های تولید کننده این گونه محصولات امید چندان زیادی داشت؛ چرا که سود سرشار ناشی از این بلعیدن فناوری به اندازه ای وسوسه انگیز و غم از دست دادن آن، چنان ناراحت کننده است که این شرکت ها نمی خواهند یا نمی توانند حقایق، یا دست کم همه حقایق، را برای مشتریان خود بیان کنند. بنابراین، باید امید به نخبگان و اندیشمندان و مصلحان جامعه داشت که لزوم همراهی اخلاق با فناوری را با زبان مناسب و روش های جذاب و متناسب با روحیات کاربران برای آنان بیان نمایند.

3.       تفکیک «نیاز»ها  از «نیازنما»ها: بایستی جامعه، به ویژه نسل جوان، را آموزش داد که بتوانند نیازهای واقعی خود را تشخیص دهند و بر اساس آن و به قدر ضرورت از فناوری استفاده کنند.

4.       بهره گیری از دین و باورهای دینی: وظیفه دین هدایت جامعه به سوی رشد و فلاح و کمک به انسان برای برآوردن نیازهای خود به صورت معقول و ضابطه مند است. ویژگی هایی که دین و ارزش های اخلاقی مبتنی دین دارد می تواند موجب راهنمایی انسان برای مواجهه صحیح با مسئله فناوری شود. البته برای تبیین این امر مبلغان و محققان دینی باید تلاش هایی جدی، منظم و مستمر داشته باشند.

5.       تقویت اراده انسانی: مشکل بزرگ آدمی در مواجهه با فناوری و کاسبان فناوری آن است که در برابر هجمه آنها احساس ضعف می کند و در نهایت تسلیم می شوند. تبلیغاتچی های دنیای امروز می دانند که باید یک پیام را آنقدر با صدای بلند و با روش های گوناگون تکرار کنند تا مخاطب فرصت فکر کردن و تصمیم گیری نداشته باشد. برای مواجهه با این امر باید کاری کرد که انسان امروز انتخاب کننده باشد نه انتخاب شونده. چرا که انتخاب شوندگی در واقع انسان را تبدیل به موجودی بی اراده می کند و او را از انسانیت خودش خلع و کرامت او را پایمال می کند؛ که این خود امری است به غایت غیر اخلاقی.

6.       تلاش بیشتر گروه های فلسفه و اخلاق: هر چند مسئله مهم و سرنوشت ساز فناوری را امروزه باید به صورت بین رشته ای مطالعه و بررسی کرد ولی وقتی پای بعد اخلاقی آن در میان می آید طبیعی است که انتظار داشته باشیم اساتید و دانشجویان و طلاب فعال در حوزه های فلسفه و اخلاق، در این میان نقش جدی تری داشته باشند.مقدمه این کار هم آن است که این گونه مباحث وارد ادبیات اخلاقی و فلسفی ما شود و غث و ثمین آن از منظر اخلاقی بررسی شود.

7.       تربیت اخلاقی و متوازن: انسان اخلاقی در مواجهه با هر امری، از جمله فناوری، با متر و معیار اخلاق وارد می شود. چنین فردی اگر به طور متوازن و همه جانبه رشد یافته باشد به دور از افراط و تفریط نه بنده فناوری می شود نه خود را از مزایای آن محروم می کند؛ بلکه سعی می کند با نگاهی همه جانبه اولا نقاط قوت و ضعف هر فناوری را بشناسد ثانیا تامل کند که استفاده از این محصول از منظر اخلاقی آیا تبعاتی دارد یا نه.ارائه فناوری به انسان های غیر اخلاقی یا غافل از اخلاق، همچون دادن تیغ به دست زنگی مست است.


برچسب‌ها: اخلاق فناوری اطلاعات, اخلاق تکنولوژی, مقاله ها, فلسفه اخلاق, فناوری و اخلاق

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۹ خرداد۱۳۹۲ساعت   توسط حسینعلی رحمتی

محمدرضا سرافرازی اردکانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی