چهل حدیث « روانشناسی »
مقــدمـه
«شناخت انسان»، مبناى هر کار فکرى، اخلاقى، تربیتى و اجتماعى است که نسبت به «فرد» یا «اجتماع»، انجام مى گیرد.
جهان درون و دنیاى روح بشر، بسیار شگفت، پیچیده و اعجاب انگیز است و بحق، «انسان، موجود ناشناخته» است.
نَوَسانات روحى، آرامشها و اضطرابها، انگیزه ها و تغییراتِ رفتارى و واکنشهاى اجتماعى، هنجارها و ناهنجاریها در خصلتها و عملها، همه و همه ریشه در همان «روان» و «قلب» انسان دارد. علوم تربیتى و مباحث اخلاقى نیز، بطور عمده بر شناخت روح و روان و تأثیر و تأثّر انسان از محیط و عوامل درونى و بیرونى مبتنى است.
اینها سبب مى شود که به این بُعد حسّاس و سرنوشت ساز، توجّه بیشترى معطوف گردد.
* * *
بى آنکه «روان شناسى» غرب و اصطلاحات و مباحث این رشته علمى مرعوبمان کند، و بى آنکه بخواهیم از ارزش آن بگذریم، معتقدیم چه در مباحث نظرى روانشناسى و روانکاوى و چه در شیوه هاى عملى و سامان بخشى هاى رفتارى، «مکتب وحى» غنى تر و عمیق تر است.
در مراجعه به گنجینه هاى عظیم روایات، به گوهرهاى بس نفیس و ارزشمندى برمى خوریم که خیره کننده دلها و دیده هاست. دید روان شناسانه به متون روایى، جلوه هاى بیشترى از غناى دستاوردهاى وحى را نشان مى دهد.
خودشناسى، هم مقدّمه «خداشناسى» است، هم زمینه سازِ «خداپرستى». و هر که خود را نشناسد، به مقتضاى احادیث، از شناخت دیگران و دیگر چیزها ناتوان تر است، چرا که «کتاب نفس» همواره پیش روى انسان و در معرض چشم بیناى اوست. کسانى که کار تربیتى مى کنند، بى نیاز از این «شناخت» نیستند. براى آنان هم که در مسیر اخلاق گام بر مى دارند، آگاهى از خفایا و زوایاى روحى، یک ضرورت است.
پس نیازى به بیان اهمیّت روان شناسى نیست.
امّا، از آنجا که امامان معصوم علیهم السلام، مربّیان روح و معلّمان حکمت و الگوهاى رهروى و مشعلهاى راهنمایى اند، کلامشان نیز در این میدان، مرز درستى و نادرستى است.
به همین خاطر، به آستان احادیث اهل بیت علیهم السلامروى مى آوریم و از این خرمن پربار بهره مى گیریم و بى واسطه، به سرچشمه رسیده و زلال معارف را مى نوشیم و بى واسطه، از درخت معرفت، میوه مى چینیم ...
* * *
گزینش «چهل حدیث» از انبوه روایات و انتخاب چهل گوهر و مروارید از دریاى موّاج سخنان معصومین، براستى دشوار است، چرا که در این زمینه، احادیث بسیارى در کتب روایت آمده و انتخاب را دشوار مى سازد. تنها در «غررالحکم» امیرمؤمنان علیه السلام، کلمات قصار بى شمارى دیده مى شود که در زمینه مسائل روحى و حساسیّتهاى روانى، شیوه هاى تأثیرگذارى بر افراد، کششهاى درونىِ انسان و ابعاد پیچـیده روح او و لطـایف و ظرایفى در این باره است، تا چه رسد به دیگر منابع عظیم و غنى حدیث که در دسترس ماست.
با این حال، هدف این جزوه، ارائه «چهـل قطره» از این اقیانوس بیکران است، و دیدن «چهل گوهر» از این گنجینه عظیم و گرانقدر.
امید است که علاقه مندان به این مباحث را سود بخشد و ایمان به مکتب وحى و اهل بیت علیهم السلام را بیفزاید.
قم ـ جواد محدثى
اردیبهشت 1373
قـالَ اللّه تعـالى:
مـا جَعَـلَ اللّهُ لِرَجُـلٍ
مِـنْ قَلْبَیْنِ فِى جَوْفِـهِ.
احزاب، آیه 4.
خـداوند براى هیچـکس،
دو قـلب در سیـنه اش قرار نـداده است .
بخش اول
در حالات شخصى
آسایش جسم و جان
1 عَنِ الصّادق علیه السلام: اَلنَّـوْمُ راحَةٌ لِلْجَـسَدِ وَالنُّـطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَالسُّکُوتُ راحةٌ لِلْعَقْلِ.
امام صـادق علیه السلام فرمود: خواب، آرام بخش جسم است، سخن گفتن آسایش روح است و سکوت، سبب راحتى عقل است.
آمــادگى دل
اسیر بند حرص
على علیه السلام فرمود: حـریـص، گرفـتار و اسیرخوارى و ذلّتى است که اسارت و بند او هرگز باز نمى شود.
نکته اى بشنو که تابان همچو درّ و گوهر است آز، مردان را زبون و خوار سازد در جهان
مرگ از ننگ گدایى مرد را آسانتر است «قاسم رسا»
افشــاگرى خشــم
على علیه السلام فرمود: خشم، صاحب خود را به پستى و هلاکت مى اندازد و عیبهاى او را آشکار مى سازد.
انگیزه، نیروبخشِ جسم
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگز بدنى از آنچه که «نیّت» و انگیزه نسبت به آن قوى باشد، ضعیف و ناتوان نمى شود.
تأثیر ظاهر در باطن
تأثیر غصّه بر جسم
على علیه السلام فرمود: اندوه، بدن را ذوب و آب مى کند.
شده ام ز ناله، نایى، شده ام ز مویه، مویى
چشـم و گوش عـاشـق
8 قالَ علىٌّ علیه السلام: مَنْ عَشِقَ شَیْئا اَعْشى بَصَرَهُ وَ اَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ یَنْظُرُ بِعَیْنٍ غَیْرِ صَحیحَةٍ وَ یَسْمَعُ بِاُذُنٍ غَیْرِ سَمِیعَةٍ.
على علیه السلام فرمود: کسى که به چیزى عشق ورزد، آن عشق، چشمش را نابینا و دلش را بیمار مى سازد، آنگاه با چشمى ناسالم نگاه مى کند و با گوشى ناشـنوا گوش مى دهـد. عشق اگر آید، بَرَد هوش و دل فرزانه را
دزد عاقل مى کُشد اوّل چراغ خانه را
خشـوع دروغـین
9 قالَ رسولُ اللّه صلی الله علیه و آله: مازادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلى ما فِى الْقَلْبِ فَهُـوَ عِنْـدَنا نِفـاقٌ.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: آن مقدار خشوع جسم و بدن، که زیادتر از خشوع قلبى باشد، نزد ما «نفاق» و دورویى است.
خودپسندى، بدتر از گناه
10 قالَ الصّادقُ علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلِمَ اَنَّ الذَّنـْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْعُجْبِ، لَوْلا ذلِکَ مَاابْتَلَى اللّه ُ مُؤْمِنا بِذَنْبٍ اَبَدا.
امام صـادق علیه السلام فرمود: خداوند دانست که براى مؤمن، «گناه» بهتر از «عُجب» و خودپسندى است و اگر چنین نبود، خداوند هرگز مؤمنى را به گناه مبتلا نمى کرد
دلهاى استوار و آهنین
11 قالَ الصّادقُ علیه السلام: اِنَّ الْمُـؤْمِنَ اَشَدُّ مِن زُبُر الْحَدیدِ، اِنَّ الْحَـدیدَ اِذا دَخَـلَ النـّارَ لانَ، وَ اِنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ قُتِلَ وَ نُشِرَ ثُمَّ قُتِلَ لَمْ یَتَغَـیَّرْ قَـلْبُهُ.
امام صـادق علیه السلام فرمود: مؤمن، از پاره هاى فولاد، استوارتر و محکم تر است. آهن هرگاه در کوره آتش رود، نرم مى شود؛ امّا مؤمن اگر کشته شود و زنده گردد، سپس دوباره کشته شود، دلش هرگز دگرگونى نمى یابد.
و یا تیغ هندى نهى بر سرش
امید و هراسش نباشد زکس
همین است معناى توحید و بس
رابطـه دل و لبـاس
على علیه السلام لباس وصله دارى پوشیده بود. وقتى از آن حضرت در این باره سؤال کردند، فرمود: لباس پست و پایین، موجب خشوع قلب مى گردد.
رابطـه اشـک و دل
13 قـال علىٌّ علیه السلام: ما جَفَّتِ الدُّمُـوعُ اِلاّ لِقَسْوَةِ الْقُـلُوبِ، وَ ما قَسَتِ الْقُلُوبُ اِلاّ لِکَثْرَةِ الذُّنُوبِ.
امام على علیه السلام فرمود: اشک چشم، جز بخاطر قساوت دلها نمى خشکد و دلها جز بخاطر زیادى گناهان، مبتلا به قساوت نمى شود.
رهبرى دلها و اندیشهها
14 قـالَ امیرُالمـؤمنین علیه السلام: اَلْعُقُولُ اَئِمَّةُ الأَفْکارِ، وَ الأفْکارُ اَئِمَّةُ الْقُلُوبِ، وَالْقُلُوبُ اَئِمَّةُ الْحَواسِّ وَالْحَواسُّ اَئِمَّةُ الأعْضاءِ.
امیرمـؤمنان علیه السلام فرمود: درکها و فهم ها، پیشواى اندیشه هاست، اندیشه ها، امامِ دلهاست، دلها ائمّه حواس است و حواس، پیشواى اعضا و اندام است.
ریشـه تـکبّر
زنــده دلى
16 قالَ رَسوُل اللّه صلی الله علیه و آله: بِمَوْتِ النَّفْسِ تَکُونُ حَیاةُ الْقَلْبِ وَ بِحَیاةِ الْقَلْبِ الْبُلُوغُ اِلَى الأسْتِقامَةِ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حیات دل با مرگ نفْس است و رسیدن به استوارى و استقامت، در سایه زنده دلى فراهم مى شود.
علاج ترس از خطر موهوم
غـــذاى روح
گــریه منافـقـانه
19 عَنِ النّبىّ صلی الله علیه و آله: بُـکاءُ الْمـؤمِنِ مِنْ قَلْبِهِ وَ بُکاءُ المُنافِقِ مِنْ هامَتِهِ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: گریه مؤمن از قلب اوست، و گریه منافق از سر او (یعنى سطحى و ظاهرى است، مثل اشک تمساح).
لغـزشـهاى افشـاگر
یافـتن شریــک جـرم
21 عَنِ امیرِالمؤمنین علیه السلام: ذَوُواالْعُیُوبِ یُحِبُّونَ اِشاعَةَ مَعائِبِ النّـاسِ لِیَتَّسِعَ لَهُـمُ الْعُـذْرُ فِـى مَعایِبِهِمْ.
از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که: افراد عیب دار، دوست دارند تا عیوب مردم را پخش کنند، تا بهانه اى براى معایب خویش فـراهم آید (با یافتن شریک جرم، مى کوشند خطاى خویش را پنهان کنند).
بخش دوم
در روابط اجتماعى
آبـرو و سـؤال
22 قـالَ علىّ علیه السلام: ماءُ وَجْهِکَ جامِدٌ یُقْـطِرُهُ السُّؤالُ، فَـانْظُـرْ عِنْدَ مَنْ تُـقْـطِرُهُ.
عـلى علیه السلام فرمود: آبروى تو جامد است و درخواست، آن را قطره قطره مى ریزد. پس ببین که آبروى خویش را نزد چه کسى فرو مى چکانى؟
پل بسته اى که بگذرى از آبروى خویش
«صائب»
آثار سوء مجادله
23 قـالَ اَمیرُالمـؤمـنین علیه السلام: ایّـاکُمْ وَالْـمِراءَ وَالْخُـصُـومَةَ فَاِنَّهُما یُمْرِضانِ الْقُلُوبَ عَلَى الاْءِخوانِ وَ یَنْبُتُ عَلَیْهِـما النِّـفاقُ.
على علیه السلام فرمود: از کشمکش وجدال وخصومت بپرهیزید، که اینها دلها را نسبت به برادران، بیمار مى سازد و بر شاخه جدال و دشمنى، نفاق مى رویَد.
آثـار هـدیّـه
24 قالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله: اَلْهَدیّةُ تُورِثُ الْمَوَدَّةَ وَ تَجْلِدُ الأُخُوَّةَ وَ تُذْهِبُ الضَّغینَةَ، تَهادُوا تَحابُّوا.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هدیه»، دوستى مى آورد و رابطه برادرى را استوار مى کند و کینه را مى زداید، هدیه به یکدیگر بدهید تا محبّت بیابید.
اعلام دوستى
انتــقاد در جـمـع
على علیه السلام فرمود: نصیحت کردن تو (دیگرى را) در حضور جمع، خُرد کردن و کوبیدنِ شخصیّت طرف است.
بدبینى و احساس وحشت
على علیه السلام فرمود: آنکس که گمان خود را نیکو نسازد (و بدبین باشد) از هر کسى وحشت مى کند.
بدگمان، تنها مىماند
28 قالَ علىٌّ علیه السلام: اَسْوَءُالنّاسِ حالاً مَنْ لَمْ یَثِقْ بِاَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَمْ یَبْقَ بِهِ اَحَـدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: بدحال ترین مردم کسى است که بخاطر بدگمانى اش، به هیچ کس اطمینان نمى کند، در نتیجه بخاطر بدرفتارى اش کسى براى او نمى ماند.
پیامد جدال و شوخى
29 قالَ ابو عبـداللّه علیه السلام: لا تُمـارِ فَیَـذْهَبَ بَهـاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ.
امام صادق علیه السلام فرمود: مجادله مکن، که شخصیّت و عظمتت مى رود، و شوخى مکن، که بر تو گستاخ مى شوند.
خـصلتـهاى پنـهان
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: معاشـرت، خصلتها و اخلاق پنهان را آشکار مى سازد.
پس آنگه بگویم که تو کیستى
خـودیـابى
دوســت یـابى
32 قالَ علىٌّ علیه السلام: اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ اِکْتِسابِ الاِْخوانِ وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفرَ بِهِ مِنْهُمْ.
على علیه السلام فرمود: ناتوان ترین مردم، کسى است که از «دوست یابى» ناتوان باشد. و عاجزتر از او کسى است که برادران و دوستان خود را نتواند نگهدارد.
زنهار تا به یک نفسش نشکنى به سنگ
«سعدى»
رنج روحـى بداخـلاق
امام صـادق علیه السلام فرمـود: هرکس بداخلاق باشد، خودش را شکنجه و آزار مى دهد.
روحیّـههاى حیـوانى
34 قالَ ابوعبدِاللّه علیه السلام: اِنَّ الَّذینَ تَراهُمْ لَکَ اَصْدِقاءَ اِذا بَلَوْتَهُمْ وَجَدْتَهُمْ عَلى طَبَقاتٍ شَتّى: فَمِنْهُمْ کَالاَْسَدِ فِى عِظَمِ الْأکْلِ وَ شِدَّةِ الصَّوْلَةِ وَمِنْهُمْ کَالذِّئْبِ فِى الْمَضَرَّةِ وَ مِنْهُمْ کَالْکَلْبِ فِى الْبَصْبَصَةِ وَ مِنْهُمْ کَالّثَعْلَبِ فِى الرَّوَغانِ وَالسِّرْقَةِ، صُوَرُهُمْ مُخْتَلِفَةٌ وَالْحِرْفَةُ وَاحِدَةٌ.
امام صادق علیه السلام فرمود: کسانى را که دوست خودت مى پندارى، اگر آنان را امتحان کنى، خواهى یافت که بر چند طبقه و گروهند: گروهى همچون شیرند، پر خوراک و حمله آور، گروهى چون گرگند، در زیان رسانى و درندگى، گروهى همچون سگند، در دُم جنباندن و چاپلوسى، گروهى مانند روباهند، در نیرنگ و دله دزدى. چهره ها مختلف است، ولى کارشان یکى است.
عوارض جسمى حسد
على علیه السلام فرمود: تندرستى، از کمبود (یا نبودن) حسد به دست مى آید.
حسود را چه کنم؟ کو ز خود به رنج، در است
«سعدى»
لباسهاى طغـیان آور
مسـؤولان برکـنار
على علیه السلام فرمود: تکبّر ورزیدن تو در دوران ریاست و سرپرستى، موجب ذلّت در ایّام برکنارى است.
نشـانههاى ریـاکار
38 قـالَ امیرُالمؤمنین علیه السلام: ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلْمُرائى: یَنْشِطُ اِذا رَأىَ النّاسَ وَ یَکْسِلُ اِذا کانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ اَنْ یُحْمَدَ فِى جَمیعِ اُمُورِهِ.
على علیه السلام فرمود: ریاکار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببیند، با نشاط و تحرّک مى شود، هرگاه تنهاست، سست و بى حال است، و دوست دارد در همه کارهایش او را تعریف کنند.